بیماری قرنطینه خارجی سیاهک سیب زمینی
دسته بندی: سموم و آفات
بیماری سیاهک سیب زمینی اولین بار توسط باروس و مولر از پرو گزارش شده است.
سیاهک سیب زمینی
نام علمی: Angiosorus solani (Syn. Thecaphora solani)
وضعیت تاکسونومیکی عامل بیماری :
قلمرو: یوکاریوتها
سلسله: قارچها
شاخه: Basidiomycota
رده: Basidiomycetes
راسته: Ustilaginales
زیر راسته: Ustilaginomycetidae
خانواده: Glomosporiaceae
نام عمومی بیماری: سیاهک سیب زمینی
اهمیت
بیماری سیاهک سیب زمینی اولین بار توسط باروس و مولر از پرو گزارش شده است. باروس عامل بیماری را Thecaphora solaniنامید اما امروزه عامل بیماری در جنس جدیدی به نام Angiosorus solani طبقه بندی میشود. سیاهک سیب زمینی میتواند به عنوان یک بیماری جدی و خطرناک برای این محصول تلقیگردد. بر اساس گزارشهای موجود خسارت آن بر روی رقم پروآنیتا تا 80 درصد گزارش شده است. بیشتر ارقام تجارتی سیب زمینی نسبت به این بیماری حساس هستند. برخی محققین اعتقاد دارند که جمعیت بالای نماتد مولد غده Meloidogyne incognita در خاک مزارع سیب زمینی، به گسترش بیماری کمک مینماید. قارچ عامل بیماری در شرایط مختلف محیطی قادر به رشد میباشد، بنابراین در هرنقطهای از ایران که سیب زمینی کاشته شود امکان استقرار بیماری وجود دارد. سیاهک سیب زمینی علاوه بر ایران در اروپا و منطقه کارائیب نیز جزء بیماریهای قرنطینهای محسوب میگردد. لذا با عنایت به اهمیت بیماری باید اقدامات مهم و قابل توجهی در جهت جلوگیری از ورود آن به کشور صورت گیرد.
مناطق انتشار
قارچ مولد سیاهک سیب زمینی بومی نواحی آند در آمریکای جنوبی میباشد و از مناطق زیر در دنیا گزارش شده است:
اروپا : وجود ندارد.
آمریکای شمالی : مکزیک (تائید نشده است).
آمریکای مرکزی و کارائیب : پاناما
آمریکای جنوبی : بولیوی، شیلی، کلمبیا، اکوادور، پرو و ونزوئلا.
دامنه میزبانی
میزبان اصلی عامل بیماری سیب زمینی((Solanum tuberosum است اما سایر
واریتههای غده زاد این جنس، خصوصا\"S. tuberosum subsp. andigena و
tuberosum S. tuberosum subsp. نسبت به این بیماری حساس هستند. همچنین
Solanum stoloniferum و علف هرز تاتوره(Datura stramonium) نیز مورد
حمله قارچ عامل بیماری قرار میگیرند.
بیولوژی
قارچ Angiosorus solani خاکزاد یا غده زاد بوده و میتواند در خاک یا بقایای غده دوام خود را حفظ نماید. به نظر میرسد که اسپورهای عامل بیماری میتوانند برای مدت زیادی(هفت سال) در خاک زنده بمانند اما چگونگی این امر شناخته شده نیست.
مطابق بررسیهای انجام شده وقوع بیماری در صورت عدم رعایت تناوب زراعی افزایش
مییابد.
شرایط مناسب برای فعالیت عامل بیماری وجود رطوبت بالا و شوری خاک است. نتایج یک بررسی نشان داده است وجود رطوبت 55-50 درصد در مقایسه با رطوبت 25- 20 درصد سبب گسترش علائم بیماری در رقم حساس Cardinal گردید اما در رقم مقاوم Mirkaاین حالت مشاهده نشد. به طور کلی رطوبت خاک میتواند بیماری را در ارقام حساس افزایش دهد. پتانسیل پراکندگی طبیعی این قارچ بسیار پایین است. بیشترین احتمال آلودگی سیب زمینی در مناطق غیرآلوده، از طریق انتقال و کاشت غدههای آلوده در این مناطق صورت میگیرد. به طوریکه عامل بیماری در مکزیک، از 52 محموله حاوی غدههای Solanum tuberosum و S. stoloniferum جدا شده است علاوه بر غده، خاک مناطق آلوده نیز میتواند سبب انتقال قارچ گردد. سیاهک سیب زمینی پس از ورود به یک منطقه میتواند از طریق آب آبیاری و خاک گسترش یابد. عامل بیماری در طیف گسترده ای از شرایط آب و هوایی نظیر کوههای آند(ارتفاع بالای 3000 متر)، کوهستانها، نزدیک سطح دریا در پرو (18 درجه عرض جغرافیایی جنوبی) و ونزوئلا (9 درجه عرض جغرافیایی شمالی) فعالیت دارد.
علائم
بیماری معمولا\"علائم قابل رویتی را در اندام های هوایی ایجاد نمیکند. تمام یا قسمتی از غده ممکن است آلوده به بیماری باشد. غدههای آلوده بدشکل بوده یا در سطح خود دارای برجستگیهای زگیل مانند میباشند. این غدهها سفت بوده و در قسمت داخلی آنها تعداد زیادی خالهای سیاه متمایل به قهوه ای به همراه خالهایی به رنگ قهوهای روشنتر وجود دارد.
خالها در واقع سورهای حاوی اسپور میباشند که در حدود یک میلیمتر قطر داشته و با تودهای از توپکهای اسپوری عامل بیماری به رنگ قهوهای زنگی پر شدهاند.
توپکهای اسپوری تخم مرغی شکل بوده و هنگامی که خشک شوند ظاهری گرد آلود
به غده میدهند. غدههای آلوده در نهایت تبدیل به یک توده پودری خشک و قهوهای رنگ
میگردند که حاوی تعداد زیادی اسپور عامل بیماری است. گالهای ناشی از این بیماری
شبیه غدههای تغییر شکل یافتهای هستند که بر روی ساقهها، استولون و با فراوانی کمتر بر روی غدهها تشکیل میشوند. این گالها در اثر هیبروتروفی سلولهای پارانشیمی و آبکشی ساقه و استولون ایجاد میشوند. توپک های اسپوری عامل بیماری هنگامی که بالغ می شوند دارای 8-2 اسپور هستند. این اسپورها ندرتا\"به صورت منفرد مشاهده می شوند. رنگ اسپورها دارچینی یا قهوه ای متمایل به نارنجی بوده و قطر آنها 40-12 * 50 * 15 میکرومتر است.
کنترل
- تناوب طولانی مدت امکان تشکیل اینوکولوم جدید و نیز ذخیره اینوکولوم عامل بیماری را کاهش میدهد.
- مطابق آزمایشات مزرعهای صورت گرفته در پرو، ضدعفونی خاک با متیل بروماید و دازومت سبب ریشهکنی قارچ عامل بیماری نگردید.
- حذف گالهای سیاهک زده از مزرعه، ذخیره اینوکولوم پاتوژن را در مزرعه کاهش داده و در تخفیف بیماری موثر است.
- کاشت غدههای سیب زمینی عاری از پاتوژن عامل موثری در کنترل بیماری محسوب میگردد.
- موثرترین روش توصیه شده در کنترل بیماری، استفاده از ارقام مقاوم است. برخی از رقم های سیب زمینی مانند Mariva ، Mirka و Seperiaنسبت به بیماری مقاوم گزارش شدهاند.
- از بین بردن علف هرز تاتوره که به عنوان میزبان عامل بیماری گزارش شده است میتواند در پایین آوردن جمعیت پاتوژن و به تبع آن در کاهش خسارت بیماری تاثیرگذار باشد.
اقدامات قرنطینهای
خاک زاد بودن عامل بیماری سبب می شود تا در صورت ورود بیماری به یک منطقه ریشهکنی آن غیر ممکن گردد. از این رو واردات سیب زمینی از کشورهایی که دارای این آلودگی هستند نباید صورت گیرد، مگر در مواردی که غده ها در سطح بسیار محدود جهت مطالعات و بررسیهای علمی مورد استفاده قرار گیرند. باید توجه داشت که اگرچه غدههای آلوده به سیاهک سیب زمینی به طور آشکاری بدشکلی از خود نشان می دهند اما در مواردی ممکن است این اتفاق رخ ندهد، یعنی عامل بیماری در سطح غدههای سالم وجود داشته و همراه آن وارد کشور شود. از این رو بازرسیها نمیتوانند کاملاً قابل اطمینان باشند. بنابراین باید نسبت به عاری بودن غدههای وارداتی از آلودگی اطمینان حاصل نمود که این امر بسیار مشکل بوده و نیازمند اجرای اقدامات شدید قرنطینهای نظیر مراقبتهای دائمی خصوصا\"در مزارع بذری است. تقریبا هیچ روش دیگری برای اطمینان از عاری بودن غدهها از آلودگی وجود ندارد.
وضعیت تاکسونومیکی عامل بیماری :
قلمرو: یوکاریوتها
سلسله: قارچها
شاخه: Basidiomycota
رده: Basidiomycetes
راسته: Ustilaginales
زیر راسته: Ustilaginomycetidae
خانواده: Glomosporiaceae
نام عمومی بیماری: سیاهک سیب زمینی
اهمیت
بیماری سیاهک سیب زمینی اولین بار توسط باروس و مولر از پرو گزارش شده است. باروس عامل بیماری را Thecaphora solaniنامید اما امروزه عامل بیماری در جنس جدیدی به نام Angiosorus solani طبقه بندی میشود. سیاهک سیب زمینی میتواند به عنوان یک بیماری جدی و خطرناک برای این محصول تلقیگردد. بر اساس گزارشهای موجود خسارت آن بر روی رقم پروآنیتا تا 80 درصد گزارش شده است. بیشتر ارقام تجارتی سیب زمینی نسبت به این بیماری حساس هستند. برخی محققین اعتقاد دارند که جمعیت بالای نماتد مولد غده Meloidogyne incognita در خاک مزارع سیب زمینی، به گسترش بیماری کمک مینماید. قارچ عامل بیماری در شرایط مختلف محیطی قادر به رشد میباشد، بنابراین در هرنقطهای از ایران که سیب زمینی کاشته شود امکان استقرار بیماری وجود دارد. سیاهک سیب زمینی علاوه بر ایران در اروپا و منطقه کارائیب نیز جزء بیماریهای قرنطینهای محسوب میگردد. لذا با عنایت به اهمیت بیماری باید اقدامات مهم و قابل توجهی در جهت جلوگیری از ورود آن به کشور صورت گیرد.
مناطق انتشار
قارچ مولد سیاهک سیب زمینی بومی نواحی آند در آمریکای جنوبی میباشد و از مناطق زیر در دنیا گزارش شده است:
اروپا : وجود ندارد.
آمریکای شمالی : مکزیک (تائید نشده است).
آمریکای مرکزی و کارائیب : پاناما
آمریکای جنوبی : بولیوی، شیلی، کلمبیا، اکوادور، پرو و ونزوئلا.
دامنه میزبانی
میزبان اصلی عامل بیماری سیب زمینی((Solanum tuberosum است اما سایر
واریتههای غده زاد این جنس، خصوصا\"S. tuberosum subsp. andigena و
tuberosum S. tuberosum subsp. نسبت به این بیماری حساس هستند. همچنین
Solanum stoloniferum و علف هرز تاتوره(Datura stramonium) نیز مورد
حمله قارچ عامل بیماری قرار میگیرند.
بیولوژی
قارچ Angiosorus solani خاکزاد یا غده زاد بوده و میتواند در خاک یا بقایای غده دوام خود را حفظ نماید. به نظر میرسد که اسپورهای عامل بیماری میتوانند برای مدت زیادی(هفت سال) در خاک زنده بمانند اما چگونگی این امر شناخته شده نیست.
مطابق بررسیهای انجام شده وقوع بیماری در صورت عدم رعایت تناوب زراعی افزایش
مییابد.
شرایط مناسب برای فعالیت عامل بیماری وجود رطوبت بالا و شوری خاک است. نتایج یک بررسی نشان داده است وجود رطوبت 55-50 درصد در مقایسه با رطوبت 25- 20 درصد سبب گسترش علائم بیماری در رقم حساس Cardinal گردید اما در رقم مقاوم Mirkaاین حالت مشاهده نشد. به طور کلی رطوبت خاک میتواند بیماری را در ارقام حساس افزایش دهد. پتانسیل پراکندگی طبیعی این قارچ بسیار پایین است. بیشترین احتمال آلودگی سیب زمینی در مناطق غیرآلوده، از طریق انتقال و کاشت غدههای آلوده در این مناطق صورت میگیرد. به طوریکه عامل بیماری در مکزیک، از 52 محموله حاوی غدههای Solanum tuberosum و S. stoloniferum جدا شده است علاوه بر غده، خاک مناطق آلوده نیز میتواند سبب انتقال قارچ گردد. سیاهک سیب زمینی پس از ورود به یک منطقه میتواند از طریق آب آبیاری و خاک گسترش یابد. عامل بیماری در طیف گسترده ای از شرایط آب و هوایی نظیر کوههای آند(ارتفاع بالای 3000 متر)، کوهستانها، نزدیک سطح دریا در پرو (18 درجه عرض جغرافیایی جنوبی) و ونزوئلا (9 درجه عرض جغرافیایی شمالی) فعالیت دارد.
علائم
بیماری معمولا\"علائم قابل رویتی را در اندام های هوایی ایجاد نمیکند. تمام یا قسمتی از غده ممکن است آلوده به بیماری باشد. غدههای آلوده بدشکل بوده یا در سطح خود دارای برجستگیهای زگیل مانند میباشند. این غدهها سفت بوده و در قسمت داخلی آنها تعداد زیادی خالهای سیاه متمایل به قهوه ای به همراه خالهایی به رنگ قهوهای روشنتر وجود دارد.
خالها در واقع سورهای حاوی اسپور میباشند که در حدود یک میلیمتر قطر داشته و با تودهای از توپکهای اسپوری عامل بیماری به رنگ قهوهای زنگی پر شدهاند.
توپکهای اسپوری تخم مرغی شکل بوده و هنگامی که خشک شوند ظاهری گرد آلود
به غده میدهند. غدههای آلوده در نهایت تبدیل به یک توده پودری خشک و قهوهای رنگ
میگردند که حاوی تعداد زیادی اسپور عامل بیماری است. گالهای ناشی از این بیماری
شبیه غدههای تغییر شکل یافتهای هستند که بر روی ساقهها، استولون و با فراوانی کمتر بر روی غدهها تشکیل میشوند. این گالها در اثر هیبروتروفی سلولهای پارانشیمی و آبکشی ساقه و استولون ایجاد میشوند. توپک های اسپوری عامل بیماری هنگامی که بالغ می شوند دارای 8-2 اسپور هستند. این اسپورها ندرتا\"به صورت منفرد مشاهده می شوند. رنگ اسپورها دارچینی یا قهوه ای متمایل به نارنجی بوده و قطر آنها 40-12 * 50 * 15 میکرومتر است.
کنترل
- تناوب طولانی مدت امکان تشکیل اینوکولوم جدید و نیز ذخیره اینوکولوم عامل بیماری را کاهش میدهد.
- مطابق آزمایشات مزرعهای صورت گرفته در پرو، ضدعفونی خاک با متیل بروماید و دازومت سبب ریشهکنی قارچ عامل بیماری نگردید.
- حذف گالهای سیاهک زده از مزرعه، ذخیره اینوکولوم پاتوژن را در مزرعه کاهش داده و در تخفیف بیماری موثر است.
- کاشت غدههای سیب زمینی عاری از پاتوژن عامل موثری در کنترل بیماری محسوب میگردد.
- موثرترین روش توصیه شده در کنترل بیماری، استفاده از ارقام مقاوم است. برخی از رقم های سیب زمینی مانند Mariva ، Mirka و Seperiaنسبت به بیماری مقاوم گزارش شدهاند.
- از بین بردن علف هرز تاتوره که به عنوان میزبان عامل بیماری گزارش شده است میتواند در پایین آوردن جمعیت پاتوژن و به تبع آن در کاهش خسارت بیماری تاثیرگذار باشد.
اقدامات قرنطینهای
خاک زاد بودن عامل بیماری سبب می شود تا در صورت ورود بیماری به یک منطقه ریشهکنی آن غیر ممکن گردد. از این رو واردات سیب زمینی از کشورهایی که دارای این آلودگی هستند نباید صورت گیرد، مگر در مواردی که غده ها در سطح بسیار محدود جهت مطالعات و بررسیهای علمی مورد استفاده قرار گیرند. باید توجه داشت که اگرچه غدههای آلوده به سیاهک سیب زمینی به طور آشکاری بدشکلی از خود نشان می دهند اما در مواردی ممکن است این اتفاق رخ ندهد، یعنی عامل بیماری در سطح غدههای سالم وجود داشته و همراه آن وارد کشور شود. از این رو بازرسیها نمیتوانند کاملاً قابل اطمینان باشند. بنابراین باید نسبت به عاری بودن غدههای وارداتی از آلودگی اطمینان حاصل نمود که این امر بسیار مشکل بوده و نیازمند اجرای اقدامات شدید قرنطینهای نظیر مراقبتهای دائمی خصوصا\"در مزارع بذری است. تقریبا هیچ روش دیگری برای اطمینان از عاری بودن غدهها از آلودگی وجود ندارد.
محصولات مرتبط
جدیدترین نوشته ها
پیت ماس و کاربردهای آن
دسته بندی:
تغذیه گیاه
انواع بذر خیار و نحوهی کاشت آن
دسته بندی:
زراعت
راهنمای کامل خرید علف زن
دسته بندی:
مکانیزاسیون
انواع بذر گوجه فرنگی و نحوه کاشت آن
دسته بندی:
زراعت
ادوات کشاورزی مخصوص کاشت
دسته بندی:
مکانیزاسیون
آشنایی با نحوه کاشتن انواع بذر گل
دسته بندی:
متفرقه
بهترین نوع نایلون گلخانه
دسته بندی:
گلخانه
هر آنچه که باید در مورد بذر پیاز بدانیم
دسته بندی:
زراعت
کاملترین اطلاعات در مورد کوکوپیت
دسته بندی:
باغبانی