این مقاله یک مرور جامع و کاربردی بر عنصر روی (Zn)، منابع کودی آن، عوامل مؤثر بر دسترسی، علامات کمبود، روشها و زمانبندی مصرف در کشتهای زراعی و باغی است. با ترکیب نتایج تحقیقاتی و توصیههای فنی، برنامههای مصرف خاکی و برگی، مقایسه منابع (سولفات، اکسید، کلات و ترکیبات آلی) و معیارهای تشخیص کمبود از جمله آزمونهای خاک و بافت ارائه شدهاند. هدف فراهم آوردن راهنمایی علمی-عملی برای افزایش کارایی مصرف روی و بهبود عملکرد محصولات است.
- مقدمه و اهمیت عنصر روی
- نقشهای فیزیولوژیک روی در گیاه
- علائم کمبود روی
- عوامل خاکی و اقلیمی مؤثر بر قابلیت استفاده روی
- منابع کودی روی و مشخصات فنی
- کلاتهای روی: ساختار، لیگاندها و مزایا
- روشهای کاربرد: خاکی، چالکود، محلولپاشی و بذرمال
- زمانبندی مصرف در کشتهای زراعی (مثال: گندم)
- زمانبندی مصرف در درختان میوه (پسته، مرکبات، سیب و گردو)
- میزان مصرف پیشنهادی و شاخصهای تعیین دوز
- تداخلات تغذیهای و احتیاطها
- تشخیص کمبود: آزمونهای خاک و بافت و عیانی
- راهنمای عملی و نمونه برنامه کودی
- مقایسه منابع روی (جدول)
- نتیجهگیری و توصیههای کلیدی
مقدمه و اهمیت عنصر روی
عنصر روی (Zn) یکی از ریزمغذیهای حیاتی برای رشد و بازدهی گیاهان است که در فعالیتهای آنزیمی، سنتز پروتئین و تقسیم سلولی نقش دارد. کمبود آن در بسیاری از خاکهای کشور بهویژه خاکهای آهکی و کم مواد آلی شایع است.
قابلیت دسترسی روی در خاک تابعی از pH، محتوای مواد آلی، میزان کربناتها و وضعیت شوری است؛ در نتیجه مدیریت صحیح خاک و انتخاب منبع مناسب کودی برای کارایی بلندمدت ضروری است.
نقشهای فیزیولوژیک روی در گیاه
روی به عنوان کوفاکتور برای آنزیمهای متعدد عمل میکند و در فرآیندهایی مانند سنتز کلروفیل، فعالسازی آنزیمهای گلیکولیز و ساخت اسیدهای نوکلئیک نقش دارد. کمبود روی باعث کاهش تولید پروتئین و اختلال در رشد ریشه و ساقه میشود.
این عنصر همچنین در تنظیم هورمونهایی مانند اکسین اثرگذار است و بنابراین در تکوین ریشه و فروتست (ایجاد جوانههای بارده) تأثیر مستقیم دارد؛ از این رو در درختان میوه به ویژه در مراحل پس از برداشت و قبل از تشکیل جوانهها اهمیت دارد.
علائم کمبود روی
علائم کمبود روی معمولاً نخست در برگهای جوان ظاهر میشود و شامل کلروز بین رگبرگی، کوچک شدن برگها، کوتولگی میانگرهها و کاهش رشد شاخههای جانبی است. در موارد شدید، نکروز و کاهش شدید عملکرد قابل مشاهده است.
از آنجا که روی تحرک پایینی در گیاه دارد، علائم بیشتر در بافتهای جوان دیده میشوند؛ بنابراین تشخیص زودهنگام و اقدام سریع موجب جلوگیری از افت عملکرد میشود.
مصرف برگی در اولین نشانههای کمبود میتواند سریعاً بهبود ایجاد کند اما برای تأمین پایدار لازم است منابع خاکی مناسب نیز بهکار روند.
عوامل خاکی و اقلیمی مؤثر بر قابلیت استفاده روی
افزایش pH خاک به طور معنیداری قابلیت استفاده روی را کاهش میدهد؛ برآوردها نشان میدهد با افزایش یک واحد pH، حلالیت روی تا صد برابر کاهش مییابد که این موضوع در خاکهای آهکی کشور اهمیت زیادی دارد.
مقدار مواد آلی و حضور ترکیبات آلی سنگین (مثل اسیدهای هیومیک) میتواند روی را به صورت کمپلکسهای متفاوت درآورد؛ این کمپلکسها گاهی محلول و در دسترس ولی گاهی نامحلول و غیرقابل استفاده میشوند.
شرایط اقلیمی سرد و مرطوب اغلب کمبود روی را تشدید میکند و در خاکهای شنی با محتوای روی کل پایین نیز کمبود شایع است؛ بنابراین شناخت شرایط محلی برای انتخاب استراتژی کودی ضروری است.
منابع کودی روی و مشخصات فنی
منابع متداول روی عبارتاند از: سولفات روی (ZnSO4)، اکسید روی، کربنات روی و کلاتهای روی (مثلاً Zn-EDTA، Zn-DTPA). هر منبع در درصد Zn، حلالیت و هزینه متفاوت است.
سولفات روی بهعلت حلالیت مناسب و قیمت مقرون به صرفه، گزینهای معمول برای کاربرد خاکی و محلولپاشی است؛ در حالی که اکسید روی حلالیت پایینی دارد و برای برنامههای بلندمدت خاکی با آزادشدن آهسته کاربرد مییابد.
کلاتهای روی: ساختار، لیگاندها و مزایا
کلاتها مولکولهایی هستند که یون فلزی را با لیگاندهای آلی محاصره میکنند و از تثبیت آن در خاک جلوگیری کرده و به شکل محلول نگه میدارند. لیگاندهای رایج شامل EDTA، DTPA و EDDHA هستند.
مزیت کلاتها در خاکهای قلیایی و آهکی بیشتر است؛ به ویژه EDDHA در pH بالا عملکرد بهتری نسبت به EDTA دارد. کلاتها برای محلولپاشی برگی و آبیاری مصنوعی مناسباند و جذب سریعتری فراهم میکنند.
در خاکهای بسیار آهکی استفاده از کلاتهای مناسب (مثلاً EDDHA) ترجیح دارد؛ انتخاب نادرست کلات ممکن است هزینه را افزایش و اثربخشی را کاهش دهد.
روشهای کاربرد: خاکی، چالکود، محلولپاشی و بذرمال
روشهای رایج کاربرد روی شامل استفاده خاکی (پخش سطحی یا نواری)، چالکود (مخصوص درختان)، محلولپاشی برگی و بذرمال هستند؛ انتخاب روش بستگی به شدت کمبود، نوع محصول و سرعت نیاز گیاه به عنصر دارد.
محلولپاشی مناسب برای پاسخ سریع و اصلاح علائم عیانی است؛ دوزهای معمول برگی برای کلاتها بین 0.5 تا 2 در هزار ذکر شده و میتوان 2–3 تکرار در فصل انجام داد.
چالکود یا کاربرد نواری خاکی برای درختان، تأمین روی در طول فصل را ممکن میسازد و برای پایداری تغذیه در سالهای بعد نیز مفید است؛ در این روش معمولاً 25–50 گرم کلات یا 100–500 گرم سولفات بنا به سن و اندازه درخت توصیه میشود.
زمانبندی مصرف در کشتهای زراعی (مثال: گندم)
در کشاورزی زراعی مانند گندم، میتوان سولفات روی را قبل یا هنگام کشت به عنوان کود پایه به کار برد تا نیاز روی در تمام دوره رشد تأمین شود. بذرمالکردن با محلول روی نیز موجب افزایش جوانهزنی میشود.
حساسیت گندم به روی در مراحل رویشی بالاست؛ بنابراین کاربرد خاکی نواری هنگام کشت غالباً عملکرد دانه را بهتر از محلولپاشی نشان میدهد، اما در شرایط کمبود حاد، محلولپاشی برگی سرعت جوابدهی را افزایش میدهد.
زمانبندی مصرف در درختان میوه (پسته، مرکبات، سیب و گردو)
برای درختان میوه، بهترین زمانهای کاربرد معمولاً عبارتاند از: بعد از برداشت یا در دوره فروتست اول، زمان متورم شدن جوانهها و اوایل فصل رشد. در پسته توصیه میشود پس از برداشت و قبل از تورم جوانهها محلولپاشی انجام شود.
مرکبات بسته به نوع کاربرد ممکن است در زمان گلدهی یا پس از گلدهی برای افزایش تشکیل میوه و کیفیت آن تغذیه شوند؛ درختان گردو و بادام نیز اغلب در اوایل بهار پیش از بازشدن جوانهها نیاز به کود روی دارند.
برنامههای موفق معمولاً ترکیبی از یک کاربرد خاکی برای پایداری تغذیه و یک یا چند محلولپاشی برگی برای واکنش سریع در دورههای حساس رشد هستند.
میزان مصرف پیشنهادی و شاخصهای تعیین دوز
میزان مصرف به نوع محصول، منبع کودی و شدت کمبود وابسته است؛ به عنوان دامنههای پیشنهادی: درختان میوه بین 0.05 تا 0.5 کیلوگرم سولفات یا معادل کلات در سال بسته به گونه و سن، و در کشتهای زراعی سولفات 5–20 کیلوگرم در هکتار یا محلولپاشی برگی 0.5–2 در هزار مرسوم است.
برای دوز دقیقتر بهتر است از آزمونهای خاک و بافت استفاده شود؛ مقادیر زیر آستانه مشخص، نیاز به مصرف را نشان میدهد و برنامه باید متناسب با دادههای آزمایشگاهی تنظیم گردد.
تداخلات تغذیهای و احتیاطها
مصرف بیش از حد روی میتواند جذب آهن و منگنز را مختل کند و منجر به عدم تعادل تغذیهای شود؛ همچنین مصرف همزمان با کودهای فسفاته میتواند جذب روی را کاهش دهد.
هنگام کاربرد کلاتها به صورت محلولپاشی، از اختلاط با برخی قارچکشها و کودهای قوی قلیایی خودداری کنید؛ همیشه تست کوچک برگی قبل از کاربرد گسترده انجام شود.
تشخیص کمبود: آزمونهای خاک و بافت و عیانی
ترکیب دادههای عیانی (مشاهده علائم)، آزمون خاک و آزمون برگ بهترین راهکار برای تشخیص دقیق است. آزمون بافت نشاندهنده وضعیت تغذیه در گیاه و آزمون خاک تصویر پتانسیل عرضه خاک را ارائه میدهد.
برای تصمیمگیری کودی بر اساس مبانی علمی، سطح روی قابل تبادل در خاک و غلظت روی در برگ در مراحل حساس باید با استانداردهای مرجع مقایسه شود و سپس منبع و دوز مناسب انتخاب گردد.
راهنمای عملی و نمونه برنامه کودی
یک برنامه نمونه برای باغهای مرکبات: یک کاربرد خاکی سولفات روی در پاییز (0.05–0.1 کیلوگرم درخت)، محلولپاشی برگی با کلات Zn-EDTA در زمان گلدهی و یک تکرار در دوره رشد فعال با فواصل 20–30 روز.
در گندم: افزودن سولفات روی به کود پایه هنگام کشت (نواری) و انجام بذرمال در صورت نیاز به افزایش جوانهزنی؛ در شرایط خاک قلیایی، استفاده از کلات یا افزایش مواد آلی خاک توصیه میشود.
برای درختان پسته: ترکیبی از کاربرد خاکی همراه گوگرد در پاییز و محلولپاشی برگی با کلات پس از برداشت و در زمان تورم جوانهها کارآمد است.
مقایسه منابع روی
| منبع | درصد Zn (تقریبی) | حلالیت | مناسب برای | مزایا / محدودیتها |
| سولفات روی (ZnSO4) | 22–36% | قابل حل | کاربرد خاکی و محلولپاشی | قیمت مناسب، اثربخشی خوب در خاکهای اسیدی تا خنثی؛ در خاکهای قلیایی ممکن است تثبیت شود. |
| اکسید روی | 50–80% | غیرقابل حل | مصارف بلندمدت خاکی | محتوای Zn بالا اما حلالیت پایین؛ آزادسازی آهسته مناسب برای برنامه بلندمدت. |
| کلات Zn-EDTA / DTPA / EDDHA | 6–12% | قابل حل (محلولپاشی/آبیاری) | خاکهای قلیایی، محلولپاشی | جذب بالا و سریع، مناسب برای خاکهای آهکی؛ هزینه بالاتر نسبت به سولفات. |
| لیگنوسولفات / ترکیبات آلی | 1–5% | متغیر | بهبود خاک و تغذیه مکمل | افزایش مواد آلی خاک و تشکیل کلاتهای طبیعی؛ غلظت Zn پایینتر و نیاز به کاربرد مکرر. |
جدول بالا خلاصهای از مزایا و محدودیتهای هر منبع را نشان میدهد؛ انتخاب بهترین منبع باید براساس pH خاک، نیاز سریع یا بلندمدت گیاه و ملاحظات اقتصادی صورت گیرد.
نتیجهگیری و توصیههای کلیدی
مدیریت عنصر روی نیازمند ترکیبی از تشخیص صحیح (آزمون خاک و بافت)، انتخاب منبع مناسب (سولفات یا کلات) و زمانبندی هوشمند است. در خاکهای آهکی و در صورت نیاز سریع، کلاتها اولویت دارند؛ در شرایط اقتصادی و خاکهای مناسب، سولفات روی گزینه مقرونبهصرفهای است.
توصیههای عملی: 1) پیش از تصمیمگیری آزمون خاک و بافت انجام دهید؛ 2) برای اصلاح علائم از محلولپاشی کلات استفاده کنید؛ 3) برای پایداری تغذیه از کاربرد خاکی مطابق با نیاز محصول استفاده نمایید.
توجه به تداخلات تغذیهای و پرهیز از مصرف بیش از حد از اهمیت بالایی برخوردار است؛ برنامهریزی بر پایه دادههای آزمایشگاهی و آزمون کوچک مزرعه (پایلوت) خطرات را کاهش میدهد.
در نهایت، ادغام روشهای اصلاح خاکی (افزایش مواد آلی، مدیریت pH) به همراه استفاده هدفمند از کلاتها و سولفاتها بهترین مسیر برای کاهش کمبود روی و افزایش بهرهوری کشاورزی است.
منابع کلی مورد استفاده برای تدوین این راهنما شامل مطالعات تخصصی در زمینه روی در خاکها و گیاهان و گزارشهای فنی درباره کلاتها و کاربردهای زراعی و باغی است.