فروش یک سم سرطان‌زا در ناصرخسرو


دسته بندی: اخبار کشاورزی
فروش یک سم سرطان‌زا در ناصرخسرو

سوداگران سرطان با آسودگی خیال و بدون دغدغه، «مالاشیت گرین» را برای استفاده در مزارع پرورش ماهی ‏خرید و فروش می‌کنند.‏
خرید و فروش سم سرطان‌زا خیلی راحت‌تر از آنچه فکرش را می‌کنید، در قلب بازار تهران انجام می‌شود. ‏سوداگران سرطان با آسودگی خیال و بدون دغدغه، «مالاشیت گرین» را برای استفاده در مزارع پرورش ماهی ‏خرید و فروش می‌کنند.‏
به گزارش ایسنا، روزنامه شهروند در ادامه نوشت: سازمان‌های متولی تولید و بهداشت ماهی‌پروری یعنی ‏دامپزشکی و شیلات، استفاده از این سم سرطان‌زا را که دو دهه است مصرفش در اغلب کشورهای جهان ممنوع ‏شده، کم و بیش تکذیب می‌کنند.‏
مالاشیت گرین برای پرورش ماهی سردابی یا همان قزل‌آلا استفاده می‌شود. این ماده سم ضد قارچ است که برای ‏پاکسازی استخر و محیط پرورش ماهی‌ها استفاده می‌شود. این ماده شیمیایی روی بافت ماهی باقی می‌ماند و حتی ‏با پختن هم از بین نمی‌رود. در عین حال این ماده مدت‌های طولانی در منابع آبی باقی می‌ماند.‏
اما واقعیت آن است که روزانه ده‌ها کیلو از آن به راحتی در پایتخت ایران دادوستد می‌شود. از هر واسطه سرپایی ‏در ناصر خسرو که سراغ مالاشیت گرین را بگیرید بی‌برو برگرد کوچه‌ای با نام بی‌مسمای «خدابنده‌لو» را ‏نشانتان می‌دهد. داروفروشان ناصر خسرو مجبورند که از صبح تا غروب یک لنگه پا در خیابان بایستند و هراسان ‏از پلیس و مامور و در پی مشتری باشند اما فروشندگان مالاشیت گرین وضع و حال دیگری دارند. دادوستد سم ‏سرطان‌زای مالاشیت گرین علنی است و فروشندگانش نگران پیگرد قانونی یا دستگیری توسط ماموران پلیس ‏نیستند.‏
ناصر خسرو، کوچه خدابنده‌لو، پاساژ اخوت
با نشانی‌هایی که از قبل گرفته‌ام به پاساژ اخوت می‌روم. چند دهنه مغازه خاک گرفته سوت و کور طبقه همکف را ‏برانداز می‌کنم و از پله‌ها به طبقه بالا می‌روم. «مجید» را دوستی از قبل به من معرفی کرده است. وارد مغازه که ‏می‌شوم تغییری در نحوه نشستنش نمی‌دهد و کماکان پاهایش روی میز است. می‌گویم که فلانی معرفی کرده و ‏دنبال مالاشیت گرین صنعتی می‌گردم. می‌گوید در را ببند و بشین. کولر گازی اسپیلت را روشن می‌کند و ‏بی‌درنگ زنگ می‌زند به عباس آقا نامی. هنوز تلفن را قطع نکرده که رو به من می‌کند و می‌گوید بسته‌های 10 ‏کیلوگرمی باز و بشکه‌های آکبند 25 کیلوگرمی داریم. چقدر می‌خواهی؟
هاج و واج مانده‌ام که این ماده چقدر راحت پیدا می‌شود و جواب می‌دهم: دو تا بشکه 25 کیلویی. بعد از کمی ‏چانه‌زنی روی هر کیلو 52 هزار تومان توافق می‌کنیم. شماره کارت می‌دهد تا بروم مبلغ را کارت به کارت کنم! ‏و برگردم. قبل از خروج، می‌پرسم \"کجا تحویل می‌دهید؟\" می‌گوید هر کجای ایران که بخواهی. تأکید می‌کنم که ‏برای پرورش ماهی قزل‌آلا می‌خواهم، شاید پشیمان شود اما کک طرف هم نمی‌گزد و تازه با تأکید بر اینکه مشکلی ‏پیش نمی‌آید، جواب می‌دهد که داداش هر روز داریم می‌فرستیم، مثل این‌که کارمون اینه‌ها.‏
حیران از پاساژ بیرون می‌آیم. سمت راست داخل کوچه «خدابنده‌لو» که عرضش به زور 3 متر می‌شود، چشمم به ‏مغازه‌ای می‌افتد که دو جوان در آن نشسته‌اند و در حال گپ زدن هستند. به سرم می‌زند که «مالاشیت گرین» را با ‏اینها هم مظنه کنم. در را که باز می‌کنم خنکی می‌خورد به صورتم. یه لنگه لای در می‌ایستم و می‌پرسم که ‏مالاشیت گرین دارین؟ همزمان دو نفری می‌گویند «در را ببند بیا تو». جوان روبه‌رویی با خنده می‌گوید که «اگر ‏نداشته باشیم پس این‌جا چکار می‌کنیم؟»‏
داستان، تکراری است. می‌گویم: «مسئول خرید مزرعه پرورش ماهی در نهاوند هستم و تازه شروع به کار کرده‌ام ‏و اگر قیمت خوب بدهید مشتری می‌شوم.» نامشان را نمی‌پرسم اما آن که کنار پنجره رو به کوچه نشسته شروع به ‏زنگ زدن می‌کند. تا تماس برقرار شود می‌خواهد مرا مجاب کند و سوال و جواب‌هایمان کوتاه می‌شود. می‌گوید: ‏‏«کسی که بهش زنگ می‌زنم از دلالان اصلی مالاشیت گرین است و 20 سال است که کارش اینه، راستی چقدر ‏می‌خواهید؟» جواب می‌دهم: «یک کیلو نمونه.» می‌گوید: «فقط بشکه‌های 25 کیلویی آکبند دارد که از کشور چین ‏وارد می‌شود».‏
قیمت را از او می‌پرسم، ادامه می‌دهد که: «هر کیلو 46 هزار تومان با مارک چینو کم.» در جوابش اما بهانه ‏می‌آورم: «باید عکس بشکه را برای صاحب مزرعه بفرستم تا اوکی بدهد.» جوابم می‌دهد: «پس صبر کن بگویم ‏خودش بیاید.» دلال پیشکسوت، چند دقیقه بعد می‌آید. در این فاصله از روزه ماه رمضان و توافق هسته‌ای حرف ‏می‌زنیم. پیرمرد حدود 65 سال سن دارد، قد بلند، شکمی نیمه برآمده با ابروهایی یکدست سفید. آن‌قدر هول شده‌ام ‏که درست نمی‌فهمم اما به نظرم می‌آید که شاید کمی زال باشد که مژه‌ها و ابروهایش این طور سفید است. خیلی ‏راحت متقاعد می‌شود که عکس از بشکه بگیرم تا صاحبکارم تأیید کند. آدرس بنگاهی در شورآباد را می‌دهد و ‏می‌گوید برو آن‌جا با بچه‌ها هماهنگ می‌کنم که عکس بگیری. وقتی می‌پرسم که \"مگر چقدر دارید؟\" دلال سم ‏سرطان‌زا می‌خندد و می‌گوید: «خیلی نمی‌آوریم؛ هر محموله شیمیایی که میاد یکی دو تن هم از این میاریم.» سرم ‏سوت می‌کشد. یک تن مالاشیت گرین یعنی یک میلیارد لیتر آب آلوده به سمی سرطان‌زا که نه‌تنها ماهیان مزرعه ‏را آلوده می‌کند بلکه برای صدها ‌سال در منابع آبی کشور باقی می‌ماند.‏
دوز مصرف مالاشیت گرین یک قسمت در ‌میلیون است (1 پی‌پی‌ام) یعنی یک کیلوگرم آن برای یک میلیون لیتر ‏آب مصرف می‌شود. موقع خداحافظی کارت مغازه را می‌گیرم و می‌گویم فردا هماهنگ می‌کنم تا بروم بنگاه. دم ‏آخر می‌پرسم که چند مارک دیگر در بازار هست؟ پیرمرد که حالا سگرمه‌هایش درهم رفته با روی برگردانده به ‏کوچه باریک جواب می‌دهد: «تا دلت بخواد هست اما جنس اصل و نسب‌دار کمه. چند تا از مشتری‌هایم ‏کارشناس‌های اداره‌های شیلات شهرستان‌ها هستند که عمده می‌خرند و خرده‌فروشی می‌کنند. آنها بهتر از من و شما ‏متوجه کیفیت هستند و بی‌خود نیست که سراغ کس دیگری نمی‌روند.»‏
تأیید کارشناسان‏
‏«در این‌که کماکان مالاشیت گرین در برخی مزارع کشور مصرف می‌شود شکی وجود ندارد؛ هرچند میزان آن ‏نسبت به گذشته کمتر شده است.» مهدی چوبچیان، استاد بهداشت و بیماری‌های آبزیان با گفتن این مقدمه به ‏‏«شهروند» سراغ حقایق موجود می‌رود. او معتقد است که قوانین دامپزشکی وجود دارد اما در عمل شاهدیم که این ‏قوانین و تنها اکتفا به نمونه گیری‌های موردی از مزارع کفایت نمی‌کند. این محقق دانشگاهی تأکید دارد که روی ‏کاغذ هیچ مالاشیت گرینی مصرف نمی‌شود اما خود مدیران هم خوب می‌دانند که واقعیت این نیست.‏
چوبچیان، وابستگی مالی مسئولان بهداشتی مزارع را دلیل اصلی ناکارآمدی نظارت‌ها عنوان می‌کند و یادآور ‏می‌شود که نداشتن آگاهی مصرف‌کنندگان هم مزید بر علت است.‏
در همین ارتباط سراغ یکی از کارشناسان رسمی دادگستری در رشته شیلات و آبزیان می‌روم. قاسم مشرقی هم ‏معتقد است که کماکان مالاشیت گرین در برخی مزارع وجود دارد، هرچند نسبت به سابق کمتر مصرف می‌شود. ‏او بر این باور است که باید روش‌های جایگزین بیشتری برای مزرعه‌داران فراهم شود تا به کلی مصرف این ماده ‏سرطان‌زا متوقف شود.‏
صحبت در مورد «مالاشیت گرین» به این سادگی‌ها نیست. خیلی‌ها وقتی پای مصاحبه درباره مالاشیت گرین ‏سرطان‌زا پیش می‌آید، پا پس می‌کشند و می‌گویند که اظهارنظرهایشان می‌تواند برایشان گران تمام شود.‏
شریف روحانی، معاون سابق مؤسسه علوم شیلاتی کشور که سال‌ها تلاش کرده استفاده از آویشن را جایگزین ‏مالاشیت گرین کند، مصاحبه را به بعد‌ها موکول می‌کند.‏
‏«علیرضا پ» مشاور آبزی‌پروری، حرف‌های بسیار زیادی درباره این سم سرطان‌زا می‌زند و بعد هم وعده ‏می‌دهد تا ارتباط را با «مهندس ی»، کارشناس متبحر مالاشیت گرین در سازمان شیلات برقرار کند. چند ساعت ‏بعد همه‌چیز عوض می‌شود و عنوان می‌کند که نظرات مهندس هم مشابه او است و به نظرش دیگر مالاشیت گرین ‏در مزارع مصرف نمی‌شود، پس لزومی هم ندارد شماره تماسش را برای مصاحبه بدهد.‏
در این میان، محمدرضا تورجی، عضو هیأت علمی وزارت جهاد کشاورزی شجاعت به خرج می‌دهد و با ‏‏«شهروند» رک و پوست کنده حرف می‌زند. او معتقد است که سلامت جامعه ارزشش خیلی بیشتر از جایگاه ‏شخصی او است و حقایق درباره مالاشیت گرین باید گفته شود.‏
این کارشناس دادگستری در رشته آبزیان باور دارد که مسائلی از این دست نباید در لابه‌لای مسائل سیاسی و ‏اقتصادی گم و گور شود. او تأکید می‌کند که همچون سایر کشورها باید برای همه بخش‌های سلامت در کشور ‏هزینه شود و پیشگیری از مصرف چنین سم مهلکی نیز مشمول این موضوع است.‏
تورجی از لزوم یک همت ملی برای ریشه‌کنی مصرف این سم حرف می‌زند و تأکید دارد تا زمانی که رویه ‏تکذیب و انکار وجود دارد، این مهم به انجام نمی‌رسد.‏
این متخصص آبزی‌پروری از نبود برنامه برای تولید ماهی ارگانیک در کشور هم انتقاد می‌کند و بر این اعتقاد ‏است که وقتش رسیده تا فرآورده‌های باکیفیت‌تر به بازار عرضه شود.‏
تأیید ضمنی؛ از دامپزشکی تا مقالات علمی
در حالی که مالاشیت گرین سرطان‌زا به راحتی در ناصر خسرو تهران خرید و فروش می‌شود، مدیران ‏سازمان‌های دامپزشکی و شیلات مصرف آن را تکذیب می‌کنند. هرچند باز هم در لابه‌لای معدود اخباری که از ‏لابی‌های تو در توی روابط عمومی این دو سازمان به بیرون درز می‌کند، می‌توان نشانه‌های مصرف مالاشیت ‏گرین، سم سرطان‌زا را در مزارع آبزیان پیدا کرد.‏
به‌عنوان نمونه معاون سازمان شیلات به ایسنا گفته که‌ سال گذشته برخی از پرورش‌دهندگان از ماده‌ای رنگی به ‏نام «مالاشیت کلین» استفاده می‌کردند که یک قارچ‌کش قوی به شمار می‌رفت اما برای سلامت مردم مضر بود و ‏گفته می‌شد که خاصیت سرطان‌زایی دارد.‏
در اظهارنظر دیگری، رئیس اداره‌ دامپزشکی شهرستان قزوین به صراحت مصرف مالاشیت گرین را تأیید کرد. ‏‏«عیسی غیاث‌یزدی» از نمونه‌برداری مراکز تولید و پرورش آبزیان خبر داد که نتیجه‌اش شواهدی مبنی بر استفاده ‏یکی از آبزی‌پروران از این ماده سمی و معدوم‌سازی ماهیان این مزرعه بوده است. اما جست‌وجو در مقالات ‏علمی کنگره‌ها پنجره دیگری از استفاده فراوان این ماده سرطان‌زا در کشور می‌گشاید.‏
یک دهه پیش محمد رهاننده، عضو هیأت علمی مرکز آموزش عالی شیلاتی میرزاکوچک‌خان رشت مقاله تحقیقاتی ‏با عنوان «بررسی بکارگیری مالاشیت گرین در استخرهای پرورش ماهی و تاثیر آن در سلامت مصرف‌کننده» ‏منتشر کرد.‏
این تحقیق خبر از مصرف وسیع مالاشیت گرین در سطح استخرهای پرورش ماهی و سالن‌های تکثیر ماهیانی که ‏مورد تغذیه انسان قرار می‌گیرد می‌داد. همچنین توصیه می‌کرد به هر طریق ممکن باید سعی شود که این ماده ‏سرطان‌زا که در بافت ماهی رسوب می‌کند به آسانی از طرف مراکز عرضه‌کننده در دسترس آبزی‌پروران قرار ‏نگیرد. اما تحقیقات علمی کشور نشان می‌دهد با وجود تکذیب‌ها و انکار‌ها گذشت زمان تغییری در وضع موجود ‏ایجاد نکرده است.‏
هشت سال بعد در‌ سال 1390 عباس خدابخشی، استادیار گروه بهداشت محیط دانشگاه علوم‌پزشکی شهرکرد و ‏محمدمهدی امین، استادیار گروه بهداشت محیط دانشگاه علوم‌پزشکی اصفهان تحقیقات خود را با عنوان تعیین ‏مقدار مالاشیت سبز در پساب خروجی و بافت ماهیان مزارع پرورش ماهی استان چهارمحال و بختیاری به ‏همایش ملی بهداشت محیط ارائه دادند؛ مقاله‌ای که در آن مالاشیت در پساب استخرهای پرورش ماهی تأیید شد. ‏جست‌وجو در مقالات شیلاتی کشور نشان می‌دهد که تمام تحقیقات انجام‌شده در مزارع کم‌وبیش مصرف ‏مالاشیت‌گرین را تأیید کرده است.‏

خبرگزاری ایسنا – 94/4/20‏