سه سناریوی تحریم در بخش کشاورزی
دسته بندی: اخبار کشاورزی

مشکل اساسی آنگاه بروز پیدا می کند که در یک چرخه نامناسب تولید، عرضه و توزیع، دلالان و واسطه های بخش کشاورزی وارد می شوند.
دامپزشک، در حال حاضر دولت یارانه سنگینی برای تولید مواد غذائی در کشور هزینه می کند تا بتواند امنیت غذائی مردم را در سطح حداقلی حفظ کند. به همین دلیل هم هست که طبق آمار ، نزدیک به 82 درصد از مواد غذایی در داخل تولید می شود . در سال های اخیر میزان تولیدات کشاورزی افزایش هم یافته است اما مشکل اساسی آنگاه بروز پیدا می کند که در یک چرخه نامناسب تولید، عرضه و توزیع، دلالان و واسطه های بخش کشاورزی وارد می شوند.
به گزارش دامپزشک، 16 سال پیش در همسایگی ایران ، طرحی اجرا شد که برآمده از یک سیاست یکجانبه از سوی سازمان ملل متحد بود: «نفت در برابر غذا».در این طرح ، قرار بود عراق به ازای 65 میلیارد دلار پول نفت، «غذا» دریافت کند. گرچه بعدها طی اسنادی که منتشر شد مشخص گردید که تنها به میزان 20 میلیارد دلار غذا به مردم عراق تحویل داده شد و 45 میلیارد دلار ناپدید شده بود؛ اما این سیاست در دراز مدت نشان داد که تحریم مواد غذائی تا چه حد جدی است و چگونه دست کم گرفتن آن از سوی مسوولان دولتی عراق به زیان این کشور تمام شد.
این را هم باید یادآوری کرد که دو کشور ایران و عراق با یکدیگر قابل مقایسه نیست و هر کدام ویژگی های خاصی از منابع طبیعی و اقلیمی را دارند؛ با این همه ایران امروز با ایران دو دهه پیش تفاوت های بارزی دارد و عمده این تفاوت ها نیز به سیاست های خصمانه دولت های غربی علیه ایران بازمی گردد که سایه تحریم ها را هر روز پررنگ تر می سازد و در میان بخش های مختلف اقتصادی نیز این بخش کشاورزی است که به دلیل سروکار داشتن مستقیم با امنیت غذائی مردم ، در صورت تاثیر گرفتن از تحریم ها شرایط سختی را برای کشور رقم خواهد زد.
اما آیا تحریم ها در بخش کشاورزی تاثیری خواهد داشت؟ اگر چنین چیزی رنگ واقعیت به خود بگیرد چگونه و از کجا تحریم ها بر بخش کشاورزی ایران تاثیر خواهد گذاشت؟ شرایط کشاورزی ایران پس از دور جدید تحریم ها به کدام سو حرکت خواهد کرد؟
جایگزینی واردات به جای توسعه صادرات
در ادبیات اقتصادی توسعه، سیاستها و راهبردهای متعدد و دیدگاههای گوناگونی در دنیا مطرح شده است که هر یک بر پایه نظری خاص استوار بوده و بعضا در زمینه مورد نظر با یکدیگر در تقابل و تضاد است.از جمله این موارد میتوان به سیاستهای جایگزینی واردات در مقابل سیاست توسعه صادرات برای راهبری رشد و توسعه اقتصادی کشورها اشاره کرد.
در جایگزینی واردات ، «خودکفائی» و «درون گرائی اقتصادی» اصل اول است. سیاستی که در دوره پیشین وزارت جهاد کشاورزی دنبال و بارها از آن دفاع شد. اما دست آخر در میان انتقادهای فراوان کارشناسان اقتصاد کشاورزی ناکام ماند. حال فرض کنید که در شرایط تحریم قرار است چه اتفاقی بیفتد؟ پاسخ ساده است: وقتی تمام درها بسته باشد راهی جز درون گرائی نمی ماند.در چنین اوضاعی یک اقتصاد غیر رقابتی شکل می گیرد که در آن تقاضا بالا و عرضه محدود است.دولت توان سرمایه گذاری ندارد و شاید در سال اول و دوم مجبور شود با پرداخت یارانه و افزایش سطح زیر کشت، قیمت کالاهای استراتژیک را برای مصرف کننده تا حدودی ثابت نگه دارد، اما برخی از محصولات به دلیل تولید کم، به تدریج قیمت شان افزایش می یابد و در این صورت، سطح زیر کشت آنها بالا می رود و در نیتجه تولید کالاهای استراتژیک پایین می آید. این سناریو اول تبعات تحریم برای ایران در بخش کشاورزی است که دست کم اش را بخواهید امنیت غذائی ایران را به خطر می اندازد.
واسطه ها می آیند
اما سناریو دومی نیز وجود دارد و آن خطر اقتصاد داخلی است که با خطر تحریم ها ترکیب می شود. در حال حاضر دولت یارانه سنگینی برای تولید مواد غذائی در کشور هزینه می کند تا بتواند امنیت غذائی مردم را در سطح حداقلی حفظ کند. به همین دلیل هم هست که طبق آمار ، نزدیک به 82 درصد از مواد غذایی در داخل تولید می شود . در سال های اخیر میزان تولیدات کشاورزی افزایش هم یافته است اما مشکل اساسی آنگاه بروز پیدا می کند که در یک چرخه نامناسب تولید، عرضه و توزیع، دلالان و واسطه های بخش کشاورزی وارد می شوند. بدیهی ترین شکل دخالت واسطه ها در شرایط تحریم ، افزایش قیمت کالاها آنهم به طور مصنوعی است. بدین ترتیب اقشار وسیعی از مردم از دستیابی به حداقل مواد غذایی محروم می کنند و بار دیگر در این سناریو امینت غذایی به مخاطره می افتد.به این مشکلات اضافه کنید که در ایران، مراحل تولید، توزیع و مصرف جدا از هم است و تولید بدون توجه کافی به نظام توزیع و مصرف انجام می شود، در حالی که این سه مرحله، چرخه کاملا متحدی را تشکیل می دهد و نارسایی در یکی از این مراحل، موجب بحران در دیگری می شود. شاید شما هم موافق باشید که حوزه کشاورزی در ایران به دلیل عدم وجود این چرخه در برابر تحریم آسب پذیر خواهد بود.
واردات کالای بنجل
اما شاید کلیدی ترین بخش آسیب پذیر از تحریم ها در بخش کشاورزی ، تبدیل شدن ایران به بازار محصولات بنجل دو «نهاده» مهم کشاورزی یعنی «کود و سم» است. روندی که از هم اکنون نیز آغاز شده است. به جداول و نمودارها دقت کنید! درمیان 7 صادر کننده عمده «کود» به ایران ، نام 4 کشور اروپایی به چشم می خورد که هر یک در بخش کشاورزی صاحب تکنولوژی هستند.در سال گذشته ایران تنها از هلند – کشوری که به داشتن «گل» در دنیا معروف است- نزدیک به دو میلیون دلار کود از انواع نباتی یا حیوانی وارد کرده است. از کشورهای دیگر اروپائی نیز – که در صف اول تحریم ها علیه ایران قرار گرفته اند ایران بیش از 2/2 میلیون دلار واردات کود داشته است. به عبارت دیگر بیش از دو سوم واردات کود ایران از این کشورها بوده است. حال در شرایط تحریم قراراست چه اتفاقی بیفتد؟ قطعا راه برای کالاهای بنجل از هند یا چین باز می شود که از هم اکنون خود را آماده می کنند تا در این بازار سهمی برای خود دست و پا کنند.
این وضعیت در واردات نهاده ای مانند «سم» بدتر است. در سال گذشته بیش از 1/31 میلیون دلار ، انواع سموم دفع آفات نباتی به ایران وارد شده که چینی ها بیش از دو سوم از این واردات را در اختیار داشته اند. حال آنکه کارشناسان کشاورزی معتقدند بهترین و مرغوب ترین سموم دفع آفات نباتی ، در کشور آلمان تولید می شود و چین و هند به کپی برداری از این کشور پرداخته اند تا سهمی از بازار پرتقاضای ایران ببرند. حال آنکه آلمان، اسپانیا و انگلستان تنها نزدیک به 4 میلیون دلار از بازار واردات سموم دفع آفات نباتی ایران سهم داشته اند. با این اوصاف خیز بلند چینی ها برای دستیابی به بازار ایران چه نتیجه ای جز افزایش خطرات استفاده از کالاهای نامرغوب دارد؟
خبرگزاری دامپزشک – 92/5/19
دامپزشک، در حال حاضر دولت یارانه سنگینی برای تولید مواد غذائی در کشور هزینه می کند تا بتواند امنیت غذائی مردم را در سطح حداقلی حفظ کند. به همین دلیل هم هست که طبق آمار ، نزدیک به 82 درصد از مواد غذایی در داخل تولید می شود . در سال های اخیر میزان تولیدات کشاورزی افزایش هم یافته است اما مشکل اساسی آنگاه بروز پیدا می کند که در یک چرخه نامناسب تولید، عرضه و توزیع، دلالان و واسطه های بخش کشاورزی وارد می شوند.
به گزارش دامپزشک، 16 سال پیش در همسایگی ایران ، طرحی اجرا شد که برآمده از یک سیاست یکجانبه از سوی سازمان ملل متحد بود: «نفت در برابر غذا».در این طرح ، قرار بود عراق به ازای 65 میلیارد دلار پول نفت، «غذا» دریافت کند. گرچه بعدها طی اسنادی که منتشر شد مشخص گردید که تنها به میزان 20 میلیارد دلار غذا به مردم عراق تحویل داده شد و 45 میلیارد دلار ناپدید شده بود؛ اما این سیاست در دراز مدت نشان داد که تحریم مواد غذائی تا چه حد جدی است و چگونه دست کم گرفتن آن از سوی مسوولان دولتی عراق به زیان این کشور تمام شد.
این را هم باید یادآوری کرد که دو کشور ایران و عراق با یکدیگر قابل مقایسه نیست و هر کدام ویژگی های خاصی از منابع طبیعی و اقلیمی را دارند؛ با این همه ایران امروز با ایران دو دهه پیش تفاوت های بارزی دارد و عمده این تفاوت ها نیز به سیاست های خصمانه دولت های غربی علیه ایران بازمی گردد که سایه تحریم ها را هر روز پررنگ تر می سازد و در میان بخش های مختلف اقتصادی نیز این بخش کشاورزی است که به دلیل سروکار داشتن مستقیم با امنیت غذائی مردم ، در صورت تاثیر گرفتن از تحریم ها شرایط سختی را برای کشور رقم خواهد زد.
اما آیا تحریم ها در بخش کشاورزی تاثیری خواهد داشت؟ اگر چنین چیزی رنگ واقعیت به خود بگیرد چگونه و از کجا تحریم ها بر بخش کشاورزی ایران تاثیر خواهد گذاشت؟ شرایط کشاورزی ایران پس از دور جدید تحریم ها به کدام سو حرکت خواهد کرد؟
جایگزینی واردات به جای توسعه صادرات
در ادبیات اقتصادی توسعه، سیاستها و راهبردهای متعدد و دیدگاههای گوناگونی در دنیا مطرح شده است که هر یک بر پایه نظری خاص استوار بوده و بعضا در زمینه مورد نظر با یکدیگر در تقابل و تضاد است.از جمله این موارد میتوان به سیاستهای جایگزینی واردات در مقابل سیاست توسعه صادرات برای راهبری رشد و توسعه اقتصادی کشورها اشاره کرد.
در جایگزینی واردات ، «خودکفائی» و «درون گرائی اقتصادی» اصل اول است. سیاستی که در دوره پیشین وزارت جهاد کشاورزی دنبال و بارها از آن دفاع شد. اما دست آخر در میان انتقادهای فراوان کارشناسان اقتصاد کشاورزی ناکام ماند. حال فرض کنید که در شرایط تحریم قرار است چه اتفاقی بیفتد؟ پاسخ ساده است: وقتی تمام درها بسته باشد راهی جز درون گرائی نمی ماند.در چنین اوضاعی یک اقتصاد غیر رقابتی شکل می گیرد که در آن تقاضا بالا و عرضه محدود است.دولت توان سرمایه گذاری ندارد و شاید در سال اول و دوم مجبور شود با پرداخت یارانه و افزایش سطح زیر کشت، قیمت کالاهای استراتژیک را برای مصرف کننده تا حدودی ثابت نگه دارد، اما برخی از محصولات به دلیل تولید کم، به تدریج قیمت شان افزایش می یابد و در این صورت، سطح زیر کشت آنها بالا می رود و در نیتجه تولید کالاهای استراتژیک پایین می آید. این سناریو اول تبعات تحریم برای ایران در بخش کشاورزی است که دست کم اش را بخواهید امنیت غذائی ایران را به خطر می اندازد.
واسطه ها می آیند
اما سناریو دومی نیز وجود دارد و آن خطر اقتصاد داخلی است که با خطر تحریم ها ترکیب می شود. در حال حاضر دولت یارانه سنگینی برای تولید مواد غذائی در کشور هزینه می کند تا بتواند امنیت غذائی مردم را در سطح حداقلی حفظ کند. به همین دلیل هم هست که طبق آمار ، نزدیک به 82 درصد از مواد غذایی در داخل تولید می شود . در سال های اخیر میزان تولیدات کشاورزی افزایش هم یافته است اما مشکل اساسی آنگاه بروز پیدا می کند که در یک چرخه نامناسب تولید، عرضه و توزیع، دلالان و واسطه های بخش کشاورزی وارد می شوند. بدیهی ترین شکل دخالت واسطه ها در شرایط تحریم ، افزایش قیمت کالاها آنهم به طور مصنوعی است. بدین ترتیب اقشار وسیعی از مردم از دستیابی به حداقل مواد غذایی محروم می کنند و بار دیگر در این سناریو امینت غذایی به مخاطره می افتد.به این مشکلات اضافه کنید که در ایران، مراحل تولید، توزیع و مصرف جدا از هم است و تولید بدون توجه کافی به نظام توزیع و مصرف انجام می شود، در حالی که این سه مرحله، چرخه کاملا متحدی را تشکیل می دهد و نارسایی در یکی از این مراحل، موجب بحران در دیگری می شود. شاید شما هم موافق باشید که حوزه کشاورزی در ایران به دلیل عدم وجود این چرخه در برابر تحریم آسب پذیر خواهد بود.
واردات کالای بنجل
اما شاید کلیدی ترین بخش آسیب پذیر از تحریم ها در بخش کشاورزی ، تبدیل شدن ایران به بازار محصولات بنجل دو «نهاده» مهم کشاورزی یعنی «کود و سم» است. روندی که از هم اکنون نیز آغاز شده است. به جداول و نمودارها دقت کنید! درمیان 7 صادر کننده عمده «کود» به ایران ، نام 4 کشور اروپایی به چشم می خورد که هر یک در بخش کشاورزی صاحب تکنولوژی هستند.در سال گذشته ایران تنها از هلند – کشوری که به داشتن «گل» در دنیا معروف است- نزدیک به دو میلیون دلار کود از انواع نباتی یا حیوانی وارد کرده است. از کشورهای دیگر اروپائی نیز – که در صف اول تحریم ها علیه ایران قرار گرفته اند ایران بیش از 2/2 میلیون دلار واردات کود داشته است. به عبارت دیگر بیش از دو سوم واردات کود ایران از این کشورها بوده است. حال در شرایط تحریم قراراست چه اتفاقی بیفتد؟ قطعا راه برای کالاهای بنجل از هند یا چین باز می شود که از هم اکنون خود را آماده می کنند تا در این بازار سهمی برای خود دست و پا کنند.
این وضعیت در واردات نهاده ای مانند «سم» بدتر است. در سال گذشته بیش از 1/31 میلیون دلار ، انواع سموم دفع آفات نباتی به ایران وارد شده که چینی ها بیش از دو سوم از این واردات را در اختیار داشته اند. حال آنکه کارشناسان کشاورزی معتقدند بهترین و مرغوب ترین سموم دفع آفات نباتی ، در کشور آلمان تولید می شود و چین و هند به کپی برداری از این کشور پرداخته اند تا سهمی از بازار پرتقاضای ایران ببرند. حال آنکه آلمان، اسپانیا و انگلستان تنها نزدیک به 4 میلیون دلار از بازار واردات سموم دفع آفات نباتی ایران سهم داشته اند. با این اوصاف خیز بلند چینی ها برای دستیابی به بازار ایران چه نتیجه ای جز افزایش خطرات استفاده از کالاهای نامرغوب دارد؟
خبرگزاری دامپزشک – 92/5/19
محصولات مرتبط
جدیدترین نوشته ها