همزمان‌سازی فحلی در تلیسه‌ها و گاوهای شیری


دسته بندی: تعذیه و پرورش دام
همزمان‌سازی فحلی در تلیسه‌ها و گاوهای شیری

همزمان‌سازی فحلی بازده استفاده از تلقیح مصنوعی را افزایش می‌دهد و از نرهایی با توان ذاتی برای تولید شیر بیشتر و سخت‌زایی کمتر استفاده می‌کند.


همزمان‌سازی فحلی در تلیسه‌ها و گاوهای شیری
همزمان‌سازی فحلی می‌تواند ابزار مناسبی برای استفاده اکثر دامداران باشد که حداقل دارای سه مزیت به شرح ذیل می‌باشد:
1- بازده استفاده از تلقیح مصنوعی را افزایش می‌دهد و از نرهایی با توان ذاتی برای تولید شیر بیشتر و سخت‌زایی کمتر استفاده می‌کند.
 2- تلیسه‌ها ترجیحاً در 24 ماهگی به چرخه تولید شیر وارد می‌گردند.
 3- گاوهایی که دارای مشکلات پرورشی و اصلاح نژادی هستند اکثراً گاوهایی با تولید شیر بالا در گله هستند که از طریق بازرسیها و معاینات مختلف وارد چرخه تولید در گله می‌گردند و همزمان‌سازی فحلی برخی از این مشکلات را برطرف می‌کند.
دو نوع ماده همزمان‌سازی وجود دارد که شامل پروستاگلندینF2α و پروستاگلندین سنتتیک است که برای استفاده در تلیسه‌ها و گاوهای دارای جسم زرد فعال (CL) تایید شده است. ماده دیگر پروژسترون کاشتی در گوش است که همراه با تزریق استروژن استفاده می‌گردد که با نام Synchro-Mate-B فروخته می‌شود و بدون توجه به فعالیت تخمدانی استفاده می‌شود و فقط جهت استفاده در تلیسه‌ها تایید شده است.
اکثر دامداران همزمان‌سازی فحلی در تلیسه‌ها را برای استفاده کارآمدتر از تلقیح مصنوعی انجام می‌دهند. نتایج بدست آمده از همزمان‌سازی فحلی در گله‌های شیری ویرجینیای غربی کلیه مشکلات مربوطه را که در این مورد بروز می‌کند تشریح می‌کند. در این مطالعه تلیسه‌ها برای تشخیص فحلی، دو بار در روز و به مدت 4 روز تحت نظر قرار گرفتند و در روز پنجم برای آگاهی از شرایط تولیدمثل معاینه رکتوم شدند. از مجموع 909 تلیسه که در 33 گاوداری مورد مطالعه قرار گرفتند 23% از آنها چرخه فحلی را نشان ندادند که از این تعداد 2% آنها از لحاظ آناتومیکی غیر طبیعی بودند، 9% آنها به طرق ناشناخته‌ای در چراگاه آبستن شده بودند و 12% آنها هم با وجود اینکه از لحاظ تئوری دارای جثه و سن تولیدمثل بودند ولی از لحاظ فیزیولوژیکی نابالغ بودند. بنابراین فقط 77% از تلیسه‌ها (در برخی فارمها 100%) آماده همزمان‌سازی بودند و بنابراین تیمار سایر دامها یک کار بیهوده‌ای بود.
تلیسه‌های بالغ و غیر آبستن می‌توانستند هم با Synchro-Mate-B و هم ترکیبی از پروستاگلندین F2α و Synchro-Mate-B که شامل کاشتن ماده در بین پوست و غضروف گوش و تزریق عضلانی (محلولی از Norgestomet و Estradiol Valerate) است تیمار گردند. Estradiol Valerate باعث تحلیل جسم زرد می‌شود که احتمالاً آزادسازی پروستاگلندین از رحم را تحریک می‌کند و Norgestomet از بروز فحلی در تلیسه‌ها و تخمک‌گذاری جلوگیری می‌کند. پس از 9 روز، کاشت گوشی برداشته شده و تلیسه‌ها علایم فحلی را در مدت 96-24 ساعت (حداکثر علایم در ساعت 36) نشان دادند که بطور کلی 90-80% از تیمارها جواب داد.
پروستاگلندین F2 یک هورمون طبیعی است که توسط رحم برای تحلیل جسم زرد تولید می‌گردد. استفاده از پروستاگلندین F2 تنها در تلیسه‌‌ها و یا گاوهای دارای جسم زرد فعال بکار می‌رود. تیمار دامهایی که بطور طبیعی در این زمان فحلی را نشان می‌دهند کارآیی ندارد، زیرا آنها فحلی را بصورت خود بخود در دوره همزمان‌سازی نشان خواهند داد. تیمار در عرض 4 روز پس از فحلی فایده‌ای نخواهد داشت زیرا جسم زرد تحلیل نخواهد رفت. تزریق پروستاگلندین F2 دو بار و با فاصله 12 روز بسیار موثر خواهد بود زیرا تمامی تلیسه‌ها دارای جسم زرد بالغ در دومین بار تزریق هستند.
پس از انجام این تیمارها، تلیسه‌ها مجدداً به مدت 4 روز و دو بار در روز تحت نظر قرار می‌گیرند و پس از 12 ساعت از بروز فحلی تلقیح می‌گردند سایر تلیسه‌ها در روز 5 معاینه رکتوم شده و برای آنهایی که (80-70%‌ از تلیسه‌ها) دارای جسم زرد فعال هستند، پروستاگلندین F2 تزریق می‌گردد. مشاهده برای فحلی به مدت 4 روز دیگر ادامه می‌یابد که کل دوره 9 روز طول می‌کشد که در مقابل در روش دیگر (درمان تزریقی با دو بار) 16 روز (12 روز درمان و 4 روز مشاهده فحلی) روزهای کمتری از دست می‌رود. که در این صورت هزینه دارو به نصف کاهش می‌یابد و 80-70 درصد از تلیسه‌ها در طی دوره همزمان‌سازی در شرایط فحلی قرار می‌گیرند. که اکثر تلیسه‌ها 72-60 ساعت پس از تزریق و احتمالاً 96-12 ساعت بعد از تیمار، علایم فحلی را نشان می‌دهند.
مشاهده فحلی بسیار مهم است اگرچه مقالات ترویجی بسیاری از تلقیح در یک زمان مشخص بعد از درمان (54-48 ساعت بعد از Synchro-Mate-B و 80 ساعت (برای بار دوم 96-72 ساعت) بعد از درمان با پروستاگلندین) حمایت کرده‌اند ولی بسیاری از تحقیقات گزارش کرده‌اند که تلقیح در ساعات فوق دارای باروری کمتری نسبت به تلقیح در 12 ساعت پس از مشاهده فحلی است. در حقیقت بالاترین باروری در تلیسه‌هایی بدست آمده است که در همان ساعات مشاهده فحلی تلقیح شده‌اند.
با وجود اینکه آبستنی در تلقیحهای انجام شده در هنگام مشاهده فحلی بطور کلی پایین است (فقط 39% در مقایسه با 56% تلیسه‌هایی است که 12 ساعت پس از فحلی در ویرجینیای غربی تلقیح شده‌اند)، صرف وقت بیشتر برای مشاهده فحلی، باعث پیدا کردن تعداد زیادی از تلیسه‌هایی خواهد شد که فحلی را نشان می‌دهند که اگر این تلیسه‌ها در اولین تلقیح آبستن نشوند بعد از 24-17 روز مجدداً به فحلی بر‌میگردند.
مطالعات حال حاضر که در Maryland و ویرجینیای غربی انجام شده نشان می‌دهد که دلیل اصلی حذف گاو از گله‌های شیری، نقص در تولیدمثل است. و باید در نظر گرفت که حذف گاو فقط به یک علت کار درستی نخواهد بود اما عموماً اگر یک گاو دارای روزهای آزاد زیاد و تولید شیر پایین باشد و یا دارای حالت بدی در پا و ران باشد و یا تناسب بدنی ضعیفی داشته باشد باید گله را ترک کند.
برای افزایش و یا حتی ثابت نگهداشتن تولید شیر در گله نیاز است گاوهایی که از نظر فیزیکی سالم هستند پس از زایمان مورد معاینه قرار گیرند. در مطالعه رکوردهای فردی گاوها در ویرجینیای غربی، فاصله گوساله‌زایی تا اولین فحلی 71 روز و فاصله گوساله‌زایی تا اولین سرویس تلقیح 78 روز و همچنین فاصله بین دو تلقیح 41 روز (تقریباً دو برابر دوره فحلی) بدست آمد.
تزریق پروستاگلندین F2α و یا دیگر ترکیبات مربوطه، به تشخیص فحلی در گاو کمک می‌کند. در یک مطالعه با استفاده از گله‌های ویرجینیای غربی اکثریت گاوها (63%) که یکبار آزمایش شدند، یک جسم زرد فعال داشتند. حتی گاوهایی بودند که از زمان گوساله‌زایی 112 روز گذشته بود ولی فحلی تا به آن روز تشخیص داده نشده بود و 44% از این گاوهای تیمار شده، فحلی را نشان دادند. فقط 14% از گاوها در گروه بدون چرخه فحلی قرار گرفتند و 14% دیگر در گروه دارای فولیکولهای کیستی قرار گرفتند.
مشکل اصلی، ناتوانی دامدار در تشخیص فحلی گاوهایی است که باید فحلی را نشان دهند. دلیل اصلی آن عدم اختصاص وقت کافی برای تشخیص فحلی است. در مطالعه ویرجینیای غربی فقط 37% از دامداران بطور عملی فحلی را مشاهده کردند که 75% از این نتایج در محلهای تغذیه و شیردوشی بدست آمد و به این دلیل است که در این محلها اشراف بر گاوها زیاد بوده و تحرک گاوها کم است. پروستاگلندین F2α می‌تواند بعنوان یک ابزار مدیریتی عمل کند ولی مشاهدات عملی برای تشخیص فحلی ضروری است.
در بیشتر مطالعات، اکثریت گاوها فحلی را پس از تیمار با پروستاگلندین نشان می‌دهند. مطالعات ما نشان داد که دامدارانی که دارای بازده بالای تولید مثلی در گله خود هستند نسبت به دامداران دیگر وقت بیشتری را برای مشاهده فحلی گاوهایشان صرف می‌کنند و گاوهای فحل بیشتری را پیدا می‌کنند. بعلاوه گاوهایی که دارای ضربان رحمی خوبی هستند فحلی را نسبت به گاوهای که دارای ضربان رحمی ضعیفی هستند بهتر بروز می‌دهند. پروستاگلندین F2α همچنین ضربانهای رحمی را با ایجاد التهاب رحم بهبود می‌بخشد.
امکانات ضروری برای تیمار گاو شامل باکس مهار و آخور تغذیه است که برای مهار گاو در هنگام معاینه رکتوم توسط دامپزشک استفاده می‌گردد. تست گاو برای تشخیص حالت تولیدمثلی تخمدانها و رحم گاو ضروری است. بعلاوه گاوها را حداقل دو بار در روز برای بروز فحلی تحت مشاهده قرار دهید یکبار در صبح و بار دیگر در شب. ممکن است بروز علایم فحلی در محلهایی بغیر از محلهای مورد انتظار باشد. بنابراین افراد و وقت کافی برای تشخیص فحلی اختصاص دهید و اگر دامهایتان دارای تغذیه مناسب و کافی نبوده و یا مشکلات بهداشتی داشته باشند عکس‌العمل ضعیفی نشان خواهند داد و در نهایت باید گفت که انتظار معجزه نداشته باشید.
قربان الیاسی زرین‌قبایی و ام‌البنین پیراهری