به حداقل رساندن هزینه خوراک طیور


به حداقل رساندن هزینه خوراک طیور

استفاده از حداقل خوراک یا به کارگیریِ جیره هایی با هزینه کمتر و تاکید بر کاهشِ هزینه نهایی خوراک ممکن است اثرات سوئی بر عملکرد گله داشته باشد.


به حداقل رساندنِ هزینه خوراک طیور
بهره گیری از روش های مختلف شامل استفاده از تجربیات فردی و برنامه های کنترل کیفیِ کارآمد تاثیرِ بهتری برکاهشِ هزینه ها و تنظیم فرمولاسیون خوراک جهت بدست آوردنِ بازده بهتر دارد. فرمولاسیون دقیق و علمی توسط کارشاناسان با استفاده از کاهش مقادیر غیرضروری خوراک و تقلیل هزینه های بالای خوراک می تواند نیازهای احتمالی جیره را رفع کند.
استفاده از حداقل خوراک یا به کارگیریِ جیره هایی با هزینه کمتر و تاکید بر کاهشِ هزینه نهایی خوراک ممکن است اثرات سوئی بر عملکردِ گله و پتانسیلِ وراثتی داشته باشد. علاوه بر آن تاثیر بر بازده اقتصادی رانیز نمی توان از نظر دور داشت.(نویسنده ضمن آنکه استفادهء بیش ازحد مقادیر اضافی خوراک را توصیه نمی کند و اصول علمی و تجربی را برای فرمولاسیون خوراک مقدم می شمارد ، تاکید بیش از حد بر کاهش هزینه ها را که با افراط به سلامت گله آسیب می رساند را نیز مردود می داند.ـ مترجم ) گا ها برخی تصور می کنند تنها وظیفهء متخصصین علم تغذیه به حداقل رساندن هزینهء خوراک موسسات مرغداری است. اما درک این تصور کمی مشکل است ، به عنوان مثال آیا تا به حال با دامپزشکی مواجه شده اید که تقاضای واکسن ارزانقیمت کند ؟ یا مدیری را دیده اید که فیدر ( دستگاه پخش دان) یا آبخوری ارزانی را بدونِ توجه به دوام و عملکردِ آن ها خریداری کند؟ مشخصا نه ، من هم ندیده ام . خوب بگذارید با یک مثال مسئله را روشن تر کنیم. فرض کنید هزینهء خوراک حدود $۰.۱۵/kg ( هزینه ها بر اساس واحد های ایالات متحده تنظیم شده اند) و قیمت گوشت سینه ( منظور بهترین و پٌرفروشترین گوشتِ مرغ است) نیز حدود $۳.۰۰/kg باشد. حال اگر هزینهء خوراک را به میزان ۵% کاهش بدهیم چیزی حدودِ کمتر از $۰.۰۱/kg سود خواهیم کرد. اما باید به شما بگویم با این کار ناگزیرید سطح خوراک را کاهش دهید که نهایتا دچار ضررهای اقتصادی کوچک وشاید هم نامحسوسی بشوید اما با این وجود باید دانست که این ضرر ها بنا به ملاحظاتی جدی و مهم هستند. مثلا اگر با این کار بازده گوشت سینه تنها ۲% کاهش بیابد ( از ۲۳.۸ به ۲۳.۳% برسد ، که در شرایط بازاری زیاد هم جدی و محسوس نیست ) ، در آن صورت ما ۶ /kg $ ۰.۰ متضرر خواهیم شد.
آیا فکر می کنید منظور من از طرح مسئلهء فوق رد هر گونه تعادل اقتصادی در هزینهء خوراک است ؟ باید بگویم به هیچ وجه، اما لازم است قدری مسئله را موشکافی کنیم. استفادهء نابجا از داده های آماری کشاورزی با قصدِ کاهش هزینهء خوراک بارها موجب توقف نو آوریهایی شده است که میتوانستند منجر به تولید محصولات جدید و دستیابی به روش های دیگر تغذیهء طیور شوند. شاید حرف ما کمی نیش دار باشد اگر بگوییم صنعتی که همواره گذشته اش را پویا می پندارد امروز در عرصهء برنامه های تغذیه أی دچار سستی و رکود شده است.
تطابق نیازها و تخصیصات
مثل هر صنعت دیگری ، پرورش دهندگان طیور نیز باید متوجه هزینه های غیر ضروری که بر آن ها تحمیل می شوند باشند. و البته از آنجا که در این صنعت بیشترین هزینه یعنی معادل ۵۵ تا ۷۰% از هزینه ها مربوط به خوراک است ، پس تکاپوی همه برای کاهش هزینهء خوراک هر راس دام چندان عجیب به نظر نمی رسد. همانطور که انتظارِ آن می رود ، متخصصین تغذیه اغلب به فرصت های پیش آمده جهت کاهش هزینه ها اشراف کامل دارند. به عنوان مثال تحقیقات اخیر نشان داده اند که میزان احتیاج به بعضی از مواد مغذی کمتر از میزانی است که در گذشته تصور می شد . همچنین بر اثر اعمال برنامه های موثر کنترل کیفی ، میزان تنوع بین مواد غذایی و همینطور خوراک فرموله شدهء نهایی کاهش یافته( یعنی سطح کیفیت بیشتر این محصولات بالا رفته است) و متخصصین تغذیه را قادر ساخته تا از مقدار حاشیهء اطمینان یعنی نیازهای احتمالی بکا هند. هنگامی که یک متخصص تغذیه میزان یک ماده مغذی را در یک جیرهء تعیین کرد ، حال برنامه های فرمولاسیونی که خوراک در آن ها کمترین هزینه را دارد و از هر جهت عوامل مناسب مغذی را نیز در بر دارند ارزش ویژه ای می یابند.
کاهش ارزش غذایی
گاها برخی از متخصصین تغذیه تحت فشار زیاد مجبور به کاهش بیشتر در هزینهء خوراک می شوند که نهایتا منتج به کاهش ارزش غذایی خوراک می شود. متاسفانه هنگامی که همه فکر می کنند در حال اجرای یک برنامهء منظم و متناسب هستند ممکن است کم کم به حاشیه های اطمینان یا همان نیازهای احتمالی نزدیک شوند. بگذارید با مثال کوچکی مسئله را روشن کنیم : تغریبا تمام متخصصین تغذیه می دانند که بایدمیزان فسفر قابل دسترس در جیرهء ابتدایی جوجه ها ۴۵/۰% باشد اما با این وجود در صورتی که از محتوای فسفر مواد غذایی خوراک مطمئن باشیم و آسیاب نیز به خوبی کار خود را انجام دهد می توانیم حاشیهء اطمینان را کاهش دهیم و جیره را با ۴۳/۰% فسفر قابل دسترس تنظیم کنیم. در چنین موقعیتی ممکن است پس از چند ماه هیچ مشکل استخوانی و یا واقعهء مهمی اتفاق نیفتد و برخی تصور کنند اگر میزان فسفر قابل دسترس را به ۴۲/۰% کاهش دهند صرفه جویی بهتری کرده اند و سپس با شروع فصل تابستان نیز این رویه را ادامه می دهند .در ماه های تابستان میزان مصرف غذابهبود می یابد و در این زمان میزان فسفر قابل دسترس باید بیش از ۴۱/۰% باشد که روشن است با اتخاذ رویهء مذبور میزان فسفر کاهش خواهد یافت و کمبود هایی ایجاد خواهد شد. استفاده از حاشیهء اطمینان می تواندپرهزینه باشد .
آنچه که اغلب هزینه بر است کمبود مشخص یک مادهء غذایی نیست بلکه ، شکستن پای پرنده درسالن یا مشاهدهء پرندگان لنگ در مزرعه و یااحتمالا کاهش نرخ رشد باعث ضرر می شوند. موارد این چنینی نسبتا مشخص بوده و کمبود را می توان به سرعت اصلاح کرد. اما آنچه که در دوره های طولانی مدت موجب هزینه های بالا می شود مسائل مربوط به حاشیه های اطمینان است که اغلب میزان اهمیت اهداف عملی شان در نظر گرفته نمی شود. اثر حاشیه اطمینانِ فسفر ،یک امینو اسید و یا یک ویتامین اغلب نسبت به تنوع معمول بین گله ها از اهمیت کمتر ی برخوردارند. در کتاب های تغذیه اغلب لیست علایم مربوط به هر نوع کمبودی درج شده است اما با وجود حاشیهء اطمینان امکان بروزِ این علایم بسیار کم است. اغلب در سیستم های پرورش موجودات زنده مثل پرورش طیور دیده شده که همهء مشکلات در جایی به هم می رسند. مثلا وجود افلاتوکسین در خوراک ممکن است اثرات غیر قابل پیش بینی داشته باشد : ممکن است باعث بروزِ نوعی بیماری شده و یا آنکه پاسخ پرنده نسبت به واکسن را کاهش دهد. حاشیه اطمینان بسیاری از مواد مغذی ممکن است اثرات غیر مستقیم گوناگونی بر دیگرقسمت ها از کبودشدگی و سلامت تنفس تا تولید ماهیچه و بازده عضلات داشته باشد. اما چنانکه پیشتر متذکر شدیم ارتباط آن ها روشن نیست و همواره بدان ها توجه نمی شود.
تاثیر مواد مغذی بر کیفیت تولید
بیشتر تولید کنندگان بر این عقیده اند که همواره اغلب مردم بر کوس کیفت برتر می زنند ، اما در میان همین اکثریت تنها عدهء قلیلی حاضر به پرداختِ قیمت کالا با کیفیت خوب هستند. ممکن است حرف آن ها درست باشد اما باید به هر حال دانست که هنگامی که تشخیص بین کیفیت کالاها سهل باشد ، شرایط کاملا متفاوت خواهد بود. در حقیقت شاید بتوان شراط معکوس را بهتر تجسم کرد. فرض کنید کیفیت محصول یک کارخانه نسبت به محصول کارخانهء رقیب پایینتر ولی قیمت ها یکسان باشند. مشاهده خواهید کرد که محصولات درای کیفیت پایینتر در قفسه ها باقی خواهند ماند و کم کم تقاضا برای آن ها کمتر خواهد شد. در حال حاضر ما در یک مرحله انتقالی هستیم که پیوسته با تاکید برکیفیت محصولات صنعت طیور روبرو هستیم. در ایالات متحده صنعت تولید گوشت خوک به خوبی به تاثیر مواد مغذی بر کیفیت محصول پی برده است. وجود چربی نرم در گوشت با حضور اسیدهای چرب غیر اشباع در جیره بسیار بیشتر می شود وحال آنکه بیشتر مصرف کنندگان آن را نامطلوب می دانند یا حداقل منظرهء آن را زیبا نمی یابند. صنعت تولید گوشت خوک به خوبی به این موضوع واقف گشته و میزان چربی اشباع نشده را در جیره محدود ساخته است. اما در صنعت طیور مصرف کنندگان اغلب به تفاوت کیفیتِ میانِ محصولات آشنا نیستند مگر آنکه تنوعی در محصول دیده شود. این تنوع می تواند شامل موارد مثبت و منفی زیر باشد: متحدالشکل بودن ویکسان بودن اندازهء تخم مرغ ها ، سالم بودن پوستهء تخم مرغ ، غلظت رنگ پوسته در تخم مرغ های قهوه ای رنگ ، میزان پارگی های پوست در مرغ های گوشتی، تفاوت در رنگ پوست ، وجود استخوان های شکسته، وجود خونمردگی قابل مشاهده در گوشت ، تجمع خون در رباطهای پا. در اینجا لازم است سوالی را مطرح کنیم : آیا در صورت اعمال تاکید شدید بر کاهش قیمت خوراک ، کیفیت محصول نیز دستخوش تغییر خواهد شد؟ حتی اگر ارتباط دقیق حاشیهء اطمینان یک مادهء مغذی با یکی از ویژگی های کیفی محصول مشخص نباشد باز بدون شک پاسخ آری است. تغریبا ۴۰ مادهء مغذی برای مرغ لازم است که اگر یک یا چند تا از آن ها به مرز حاشیهء اطمینان برسند امکان تاثیر مستقیم آن ها بر کل سلامت ،عملکرد و کیفیت محصول تغریبا حتمی است.
توصیه ها
هرگز استفادهء افراطی از مقدار زیاد مواد مغذی را برای حفظ حاشیهء اطمینان توصیه نمی کنیم. متخصصین تغذیه بهتر است با مرور منابع مختلف ، گزارش های تحقیقاتی مندرج در مقالاتِ علمی و با تکیه بر دید‌ِ وسیع خودشان که طی سال ها تجربه به دست آمده است اقدام به تعیین میزان مواد مغذی مورد استفاده در فارم مرغداری کنند. استفاده از برنامه های کنترل کیفی متخصصین تغذیه را بیشتر از پیش قادر می سازد تا بتوانند حاشیه های اطمینان را کاهش دهند وبدین وسیله صرفه جویی کنند. اما باید دانست که به هر حال تاکید بدون تناسب بر کاهش هزینهء خوراک و تلقی آن به عنوان سیاست اصلی برنامهء تغذیه ، ضررهای اقتصادی بسیاری را بر فارم تحمیل خواهد کرد. در صورتی که متخصص تغذیه خود قبلا مقادیر اضافی مواد مغذی را از جیره حذف کرده باشد ، کاستن مجدد این مواد باعث تقلیل کیفیت محصول و کاهش بازده فارم خواهد شد. خلاصه آنکه پتانسیل های متعدد وراثتی نژادهای امروزی ، در صورتی که هدف را همواره خوراک ارزانقیمت بدانیم هرگز به منصهء ظهور نخواهند رسید.

ترجمه از :مهندس وحید حقی