انواع مکانیسمهای مقاومت به خشکی در زراعت
دسته بندی: زراعت
گیاهانی که از خشکی اجتناب میکنند سازشهایی نشان میدهند که منجر به حصول
حداکثر مقدار آب میگردد یا اینکه فعالیتهای خود را به دورههای در دسترس
بودن آب محدود میکنند
بیشتر متخصصین اصلاح نباتات از پنج اصلاح در ارتباط با مقاومت بر خشکی استفاده میکنند :
1ـ مقاومت به خشکی : توانایی یک گیاه در زنده ماندن، رشد و تولید عملکرد رضایتبخش با مقدار محدود عرضه آب و یا تحت شرایط کمبود متناوب آب.
2ـ فرار از خشکی : توانایی گیاه در بالغ شدن پیش از آنکه تنش آبی تبدیل به یک عامل محدود کننده جدی شود.
3ـ اجتناب از خشکی:گیاه در طول دوره خشکی خود مقادیر بالای آب را حفظ میکند.
بنظر لویت اجتناب کنندگان از خشکی خود به دو دسته ذخیرهکنندگان آب و مصرف کنندگان آب تقسیم میشوند. گیاهانی که از خشکی اجتناب میکنند سازشهایی نشان میدهند که منجر به حصول حداکثر مقدار آب میگردد یا اینکه فعالیتهای خود را به دورههای در دسترس بودن آب محدود میکنند
4ـ تحمل خشکی :توانایی گیاه در تحمل کمبود آب که بوسیله درجه و دوام پتانسیل پایین آب گیاه اندازهگیری میگردد. در واقع مکانیسم تحمل به خشکی زمانی صورت میگیرد که از نظر ترمودینامیکی گیاه با تنشی به حالت تعادل میرسد، بدون اینکه آسیبی را متحمل شود و یا در صورت آسیبدیدگی قابلیت ترمیم را داراست. با این مکانیسم گیاه ممکن است با وجود رطوبت داخلی کم زنده بماند. گیاهی که دارای این مکانیسم باشد قادر است تا با تأمین رطوبت، مجدداً بهبود یافته و رشد کند. در مجموع لویت مکانیسم مقاومت به خشکی را به مکانیسمهای گریز از خشکی، اجتناب از خشکی و تحمل به خشکی تقسیم نمود .
5- بازیافت (بهبود ) : توانایی گیاه برای از سرگیری رشد و عملکرد بعد از استرس خشکی البته با یک min خسارت عملکرد است .
مکانیسمهای گریز از خشکی :
1 ـ زودرسی یا دوره رشد کوتاه
احتمالاً زودرسی معمولترین و سادهترین صفت برای اصلاح مقاومت به خشکی است. زودرسی این قابلیت را به گیاه میدهد که عملکرد خود را پیش از شروع خشکی ارائه نماید. وقوع تنش خشکی باعث زودرسی نسبی میگردد. بطور کلی ژنوتیپهای بومی دیررستر از ارقام اصلاح شدهاند ولیکن با افزایش شدت تنش این اختلاف کاهش مییابد .ژنوتیپهای زودرس که رشد سریعتری دارند، بیشتر آبهای در دسترس را مصرف میکنند و لذا کمتر از ژنوتیپهای کند رشد و دیررس در معرض تنشهای محیطی قرار میگیرند. و بخاطر این کمتر تحت تأثیر اثر نامطلوب تنش خشکی قرار میگیرند که این موجب تولید زی توده بیشتری میگردد. تولید ارقام زودرس آسان است، زیرا که عموماً وراثتپذیری بالایی دارد و ارزیابی آن نیز آسان است.
2 - حساسیت به طول روز
حساسیت به طول دوره نوری ویژگی دیگری است که به شدت وراثتپذیر است و انتخاب برای آن نیز آسان است حساسیت به طول روز یک مکانیسم انطباقی برای تاریخهای کاشت است. نامتحمل است که بتوان در یک برنامه اصلاحی حساسیت به طول روز را بطور موفقیتآمیزی به یک گیاه زراعی وارد کرد. مسئله بسیار مهمتر این است که سازش حساسیت به فتوپریود در گیاه، در طی برنامه اصلاحی از بین نرود .
3ـ کنترل پنجهدهی
پنجهدهی تحت کنترل ژنتیکی است و دیده شده که بیشتر ژنوتیپهای غلات تنوع زیادی برای این صفت دارند. اگر با استفاده از فضای زیاد کشت و کنترل متغیرهای محیطی، مثل رطوبت و حاصلخیزی که روی پنجهدهی اثر میگذارند، به این صفت اجازه دهیم تا خود را بیان کند، در اینصورت منطقاً پنجهدهی وراثتپذیری بالایی دارد. در گندم و جو میزان محصول بالاتر و ثابتتر از ژنوتیپهای یا پنجهدهی بالا بدست آمده است. بنظر میرسد پنجهدهی از حساسیت عملکرد نسبت به تراکم بوته میکاهد (سرمدنیا ، 1372). هارد (1971) عقیده دارد که در نواحی خشک توان پنجهدهی را یک عاملی ناخواسته است. زیرا باعث هدر رفتن رطوبتی میشود که ممکن است بعداً در مراحل بحرانی مورد نیاز باشد. البته دو ویژگی دیگر یعنی مراحل نموی کوتاه (مانند دوره رشد دانه یا سایر دورههای رشدی گیاه) و انعطافپذیری فنوتیپی هم از جمله مکانیسمهای گریز از خشکی میباشد.
مکانیسمهای اجتناب
1ـ سیستم ریشهای توسعه یافته :
سیستم ریشهای هر چقدر که فعالتر و توسعه یافتهتر باشد باعث میگردد که میزان آبی که در کل در دسترس گیاه و اندامهای آن قرار میگیرد، افزایش یابد، و بهمین خاطر است وقتی گیاهان در تحت شرایط تنش قرار میگیرد نسبت وزن خشک ریشه به ساقه افزایش مییابد که علت این پدیده بخاطر تخصیص بیشتر ماده خشک به ریشه، جهت دوری گیاه از خشکی میباشد. افلاطونی (1369) در طی انجام یک تحقیق به منظور یافتن ارقام مقاوم به خشکی در مرحله گیاهچهای، مشاهده کرد که ارقام مقاومتر به تنش خشکی طول و وزن خشک ریشه بیشتری داشتند .گسترش ریشه بستگی به تأمین مواد جهت رشد آن، حفظ رطوبت به اندازه کافی، تأمین اکسیژن کافی، درجه حرارت مناسب و کمی موانع مکانیکی دارد .
2ـ هدایت روزنهای :
روزنهها از جمله عوامل مهم در از دست دادن آب گیاه میباشند، بطوریکه در هنگامی که گیاه تحت شرایط تنش قرار میگیرد گیاه با بستن روزنههایش تلفات کاهش آب از طریق روزنهها را کاهش میدهد. عمل بسته شدن روزنهها بوسیله عوامل مختلف در گیاه کنترل میگردد بنحویکه یکی از مهمترین این عوامل آبسیزیک اسید (ABA) است. این هورمون تنظیم کننده رشد گیاهی در اثر تنش خشکی تحریک و میزان آن افزایش مییابد. بعد از افزایش این هورمون در بافتها و سلولهای گیاهی یکی از مسیرهایی که این هورمون جهت مقاومت گیاه یا تحمل گیاه به خشکی طی میکند، مسیری است که موجب کنترل و بسته شدن روزنهها توسط ABA میگردد.باز شدن روزنهها نتیجه افزایش پتانسیل فشاری سلولهای محافظ روزنهها نسبت به سلولهای اطراف آن میباشد. تعرق هنگامی صورت میگیرد که بخار آب از طریق روزنه به بیرون منتشر شود. تنش آب میتواند موجب کاهش اندازه شکاف روزنه شود. برخی موارد شیمیایی مانند آترازین، سیمازین و دیدرون نیز باعث مسدود شدن روزنه میگردند. این مواد موجب کاهش مصرف آب و رشد میگردند.
از آنجا که وراثتپذیری میزان هدایت روزنهای معلوم نیست، اندازهگیری آن مشکل است و حتی مقدار آن در طول روز تغییرات زیادی دارد، بعید است در برنامههای اصلاحی کاربرد زیادی پیدا کند.
3ـ اندازه و فراوانی روزنهها
بسیاری از گیاهان زراعی که تحت شرایط نور مستقیم خورشید رشد میکنند در هر دو سطح برگ دارای روزنه هستند، لیکن در بسیاری از گونههای سایهزی، روزنهها تنها در سطح زیرین برگ وجود دارند. بعلت نفوذناپذیری نسبی کوتیکول نسبت به آب حدود 90 درصد تعرق از راه روزنهها صورت میگیرد. تعداد و اندازه روزنهها که متأثر از ژنوتیپ و محیطاند، در مقایسه با باز و بسته شدنشان تأثیر کمتری بر میزان کل تعرق میگذارند . تراکم روزنهها در سطح رویی برگ گندم 33 و برای سطح زیرین آن 14 روزنه بر میلیمتر مربع میباشد. اهدائی تراکم کم روزنهها را صفتی با تنوع ژنتیکی و سهولت انتخاب متوسط میداند.
4ـ تجمع آبسیسیک اسید
اسید آبسیسیک از طریق مسیر موالونیک اسید در برگها (کلروپلاست و سایر پلاسیتدها) ساخته شده و این فرآیند با تنشهای محیطی بویژه تنش خشکی تحریک میگردد. ABA مانند علامت دهنده عمل کرده و در فرآیند عادی فیزیولوژیکی نیز دخالت میکند.فرآیندهایی که تحت تأثیر آبسیسیک اسید قرار میگیرد عبارتند از:
الف ـ باعث بسته شدن روزنهها در تحت شرایط تنش میشود.
ب ـ بعنوان علامت دهنده تنش خشکی عمل می کند.
ج ـ مقاومت در برابر تنشهای خشکی، شوری و سرما را موجب میگردد. موجب رکود، ریزش، رشد و زمینگرایی میشود.افزایش میزان آبسیسیک اسید، فرآیندی است که عموماً پس از تنشهای محیطی غیرزنده از جمله تنش خشکی، شوری و سرما به چشم میخورد، بطوریکه این افزایش احتمالاً رابطهای با تحمل به خشکی دارد و در جلوگیری از پسابیدگی سلولها در گیاهان دخالت می کند .بسیاری از سازشهای مرفولوژیکی و فیزیولوژیکی در مقابل تنش خشکی در تحت کنترل هورمون گیاهی ABA میباشد . بیشتر ژنهایی که تا به امروز مطالعه و بررسی شدهاند، آنهایی که در اثر تنش خشکی تحریک میگردند، اکثراً تحت تأثیر ABA قرار میگیرند که به این ژنها، ژنهای وابسته به آبسیسیک اسید میگویند. بنظر میرسد که پسابیدگی و کاهش تورژسانی سلولها سبب تولید ABA متعاقباً تأثیرABA در تجلی ژنهای گوناگونی میشود . مطالعات نشان دادهاند که نحوه توراث این صفت بصورت کمی است. اکسین و سیتوکینین تأثیری خلاف اثر ABA دارند و موجب باز شدن روزنهها میشوند.
5ـ ضخامت کوتیکول و قشر مومی روی برگ
قشر مومی روی برگ نفوذپذیری آنرا برای آب ودیاکسیدکربن کاهش میدهد. و نیز میزان تابش جذب شده را کم میکند. بسیاری از گیاهان در نواحی خشک، از نظر تشریحی برگهایی با بشره ضخیم دارند. کوتیکول ضخیم بصورت عایقی در برابر تشعشع ورودی عمل میکند و در نتیجه تعرق را کاهش میدهد و بهمراه آن از تبخیر کوتیکولی نیز میکاهد . مومی بودن در گندم بوسیله یک ژن بزرگ اثر کنترل میشود و ژنهای کوچک اثر روی شدت آن تأثیر میگذارند . کلارک و همکاران گزارش کردند که مومی بودن سطح برگ بطور مثبتی با عملکرد تنش خشکی همبسته بوده و کارائی مصرف آب را بالا می برد. قاعدتاً وراثتپذیری صفت مومی بودن باید بالا باشد. موم برگ تحت تأثیر عوامل بیرونی مانند تنش آب، دمای بالاو تشعشع زیاد نیز قرار میگیرد.
مکانیسمهای تحمل به خشکی
1ـ تنظیم فشار اسمزی :
تنطیم اسمزی متضمن افزایش تعداد مولکولهای محلول درون سلولها در پاسخ به کاهش پتانسیل آب خارجی است. اثر این عمل، کاهش جریان خروجی آب از سلول و از این طریق باعث کاهش تلفات تورژسانسی میشود. تنظیم فشار اسمزی یکی از خصوصیات مهم تحمل گیاهان به خشکی است که در طی 15 سال اخیر به آن توجه زیادی شده است و مفهوم آن عبارتست از پائین رفتن پتانسیل اسمزی در پاسخ به تنش آب است که این امر ممکن است به دو طریق ذیل صورت گیرد:
الف ـ تنظیم غیر فعال: که در نتیجه تحمل مقدار آب نسبی بافت است.
ب ـ تنظیم فعال: که بوسیله تجمع املاح یا متابولیتها یا بوسیله کاهش گسترش حجم سلول صورت میگیرد. بطور کلی، تحت شرایط تنش آب، فتوسنتز نسبت به مصرف آسمیلاتها در طول رشد کمتر تحت تأثیر قرار میگیرد و بنابراین قندها (اغلب به جزء نشاسته) و بقیه محصولات متابولیکی انباشته میشوند، هر چند که اهمیت نسبی آنها در تنظیم اسمزی بستگی به گونه، بافت و سرعت خشکی دارد. شواهد غیرمستقیمی در زمینه نقش تنظیم اسمزی در مقاومت به خشکی و تولید محصولات گیاهی از منابع متعدد در دست است. مورگان دست به انتخاب گندمهائی زد که در شرایط تنش، تنظیم اسمزی بالا و یا پایینی داشتند. طبق بررسیهای عملکرد ژنوتیپهای واحد تنظیم اسمزی بالا در شرایط خشکی بهتر از ژنوتیپهای کم پتانسیل بود . گزینش برای حفظ آماس و یا تعرق بوسیله تنظیم اسمزی و یا سایر عوامل گیاهی قابل انجام است و در حال حاضر توسط چند روش سریع و غیرمستقیم عملی میشود.
2ـ تجمع پرولین
تجمع پرولین آزاد در واکنش به تنش آبی در سلولهای بسیاری از گیاهان زراعی صورت میگیرد. ساربی و همکاران گزارش کردند که تحت تنش خشکی بوتههای گندم به تجمع گلیسین، سوکروز، بتائین، والین، پرولین، آسپارژین و گلوتامین پرداختند که در این میان میزان تجمع پرولین بیشتر از بقیه بود. تجمع پرولین صفتی است که کارهای زیادی روی آن برای انتخاب این صفت بعنوان یک معیاری برای مقاومت صورت گرفته است که متأسفانه جواب مطلوبی در مجموع بدست نیامده است.اندریو و همکاران در آزمایش بر روی دو رقم، یکی مقاوم و دیگری حساس به خشکی، نتیجه گرفتند که احتمال دارد در گزارشات مبتنی بر وجود همبستگی مثبت بین پتانسیل تجمع پرولین و مقاومت به خشکی در جو نادرست باشد. در مطالعه دیگری بر روی گندم نیز همبستگی معنیداری بین مقاومت به خشکی و غلظت پرولین برگ در زمان پر شدن دانه وجود نداشت .
3ـ جابجایی مواد پرورده
قبل از گلدهی گندم مقدار زیادی کربوهیدراتهای غیرساختمانی در ساقه آن بویژه در دو میانگره انتهایی (پدانکل) و میانگره ماقبل پدانکل ذخیره میشود که پس از اینکه گیاه وارد مرحله رشد زایشی و تشکیل دانه میگردد، این مخازن نقش زیادی در پر شدن دانه ایفا میکنند. چگونگی ظرفیت ذخیرهای ساقه و بازدهی انتقال کربوهیدراتهای ذخیره شده قبل از گلدهی به دانه، هنوز در گندم مطالعه نشده است.سه مکانیسم، گریز، اجتناب و تحمل به خشکی باعث ایجاد مقاومت گیاهان به تنش خشکی میگردند که این مقاومت، ممکن است حاصل مجموع این سه مکانیسم یا یکی یا دو تا از آنها باشد.
انتخاب برای مقاومت به خشکی:
صفاتی مانند ممانعت در از دست دهی آب و تحمل به از دستدهی آب بطور مثبت با عملکرد تحت استرس ژنوتیپهای گندم و جو ارتباط دارند . ممانعت در از دستدهی آب به عنوان توانایی ژنوتیپها برای نگهداری بالای پتانسیل آبی برگ موقعی که تحت کمبود آب خاک رشد میکنند تعبیر میشود. تعدادی از صفات که در این فرآیند دخالت دارند عبارتند از: لولهای شدن برگ، بهترین سیستم ریشه سازگار، افزایش کرک اندامهای هوایی، افزایش انعکاس تشعشع ورودی خورشید، افزایش پراکندگی گرما به واسطه کاهش مقاومت لایه مرزی در سطح اندام (برگهای باریک و ریشکها) و غیره.شکل مهم تحمل به استرس خشکی تحمل به استرس بعد از گلدهی است. در گندم و همانطور در غلات دیگر پرشدن دانه قسمتی به طول مدت فتوسنتز واقعی و قسمتی به کربوهیدراتهای ذخیره شده در طول دوره قبل از گلدهی که از اندامهای رویشی گیاه جابجا میشوند بستگی دارد. تحت شرایط استرس خشکی انتهائی فتوسنتز خالص بطور معنیداری کاهش مییابد و سهم انتقال کربوهیدراتهای قابل حل ذخیره شده به عنوان منبع برای پر کردن دانه در گندم بیشتر میشود .مقدار 60-40% از وزن نهایی دانه از کربوهیدراتهای ذخیره شده قبل از گلدهی منشأ میگیرند که بوسیله محققان گزارش شده است . تنوع ژنتیکی در داخل گونههای گیاهی غلات در توانایی برای نگهداری رشد دانه بوسیله تحرک مجدد منابع کربوهیدراتی وجود دارد . بلام و همکاران یک تکنیک اسکرین را برای این صفت در گندم توسعه دادند، آنها به طور کامل گیاهان آبداده را با منیزیم کلرات در آغاز مرحله فاز خطی رشد دانه (تقریباً 14 روز بعد از گلدهی) موقعیکه تعداد سلول نهایی دانه مشخص شده بود اسپری کردند. این ماده خشک کننده همه بافتهای فتوسنتز کننده شامل برگها و غلافهای برگ، گلوم و ریشک را از کار انداخت. وزن دانه در پلاتهای تیمار شده با پلاتهای تیمار نشده مقایسه شد.
شاخصهای انتخاب برای مقاومت به خشکی
1ـ بررسی شاخصهای پیشنهاد شده
معیارهای انتخاب زیادی که برای افزایش مقاومت به خشکی گیاهان زراعی پیشنهاد شدهاند اگرچه به طریقی با پیشبرد عملکرد این گیاهان در نواحی خشک ارتباط دارند ولی اکثراً ناموفق بودهاند. دلایل این عدم موفقیت عبارتند از:
الف ـ معیارهای پیشنهاد شده بیشتر با مکانیسمهای زنده ماندن گیاه تحت شرایط تنش خشکی رابطه دارند تا با تولید محصول.
ب ـ معیارها مناسب محیط هدف نیستند.
ج ـ معیارهای خاصی مراحل رشدی معین بوده و بنابراین کمتر با رشد و تولید عملکرد در طول سیکل کامل زندگی گیاه ارتباط دارند. از طرفی برخی از آنها به خوبی تعریف نشده و اندازهگیری آنها مشکل میباشد . بلوم بیان میکند که ژنوتیپهایی که عملکرد بالا دارند ممکن است مقاوم به تنش خشکی نباشند و بالا بردن عملکرد آنها ممکن است صرفاً به دلیل پتانسیل بالای عملکرد آنها باشد نه دارا بودن مکانیسمهای تحمل. ولی ریچارد عقیده دارد که انتخاب برای عملکرد در غیاب خشکی راه بسیار مؤثری برای اصلاح و پیشبرد عملکرد در نواحی خشک میباشد. دلیل آن این است که پتانسیل عملکرد بالا که در مناطق مطلوب بروز میکند، میتواند عملکرد خوب در مناطق نامطلوب را باعث شود. همچنین انتخاب برای عملکرد در محیطهای مطلوب بصورت مشخصی مؤثرتر از نواحی نامطلوب است چرا که تنوع ژنتیکی به دلیل کوچک شدن خطاها ماکزیمم بوده و اثرات متقابل ژنوتیپ و محیط نیز به دلیل تکرار پذیری بیشتر محیطها کوچکتر است. علاوه بر این ریچارد عقیده دارد که انتخاب برای عملکرد بصورت اتوماتیک تمامی فاکتورهای ناشناختهای را که برای افزایش مقاومت به خشکی مهم هستند در گیاه جمع میکند. 2ـ شاخصهای نشان دهنده مقاومت به خشکی براساس عملکرد ژنوتیپهاخصوصیات مهم یک شاخص جهت اینکه معیار خوبی برای بررسی و بیان مقاومت به خشکی باشد عبارتست از:
الف ـ بین شاخص مورد نظر و عملکرد همبستگی بالایی وجود داشته باشد.
ب ـ وجود تنوع ژنتیکی زیادی برای صفت مورد نظر در جمعیت مورد مطالعه یا بعبارت دیگر صفت دارای توارث پذیری بالایی باشد.
ج ـ صفت مورد نظر مشخص و تعریف شده و اندازه گیری آن راحت، دقیق و سریع باشد، بطوریکه عمل جداسازی مقدار زیادی ژنوتیپ بر اساس آن با سرعت و به راحتی صورت بگیرد.فرناندز در بررسی عملکرد ژنوتیپها در دو محیط تنش و بدون تنش تظاهر گیاهان نسبت به دو محیط را به 4 گروه تقسیم نمود:
1ـ ژنوتیپهایی که تظاهر یکسانی در محیط تنش و غیر تنش دارند (گروه A).
2ـ ژنوتیپهایی که فقط تظاهر خوبی در محیط بدون تنش دارا هستند (گروه B).
3ـ ژنوتیپهایی که در محیط تنش عملکرد بالایی دارند (گروه C).
4ـ ژنوتیپهایی که تظاهر ضعیفی در هر دو محیط دارند (گروه D).
بیشتر متخصصین اصلاح نباتات از پنج اصلاح در ارتباط با مقاومت بر خشکی استفاده میکنند :
1ـ مقاومت به خشکی : توانایی یک گیاه در زنده ماندن، رشد و تولید عملکرد رضایتبخش با مقدار محدود عرضه آب و یا تحت شرایط کمبود متناوب آب.
2ـ فرار از خشکی : توانایی گیاه در بالغ شدن پیش از آنکه تنش آبی تبدیل به یک عامل محدود کننده جدی شود.
3ـ اجتناب از خشکی:گیاه در طول دوره خشکی خود مقادیر بالای آب را حفظ میکند.
بنظر لویت اجتناب کنندگان از خشکی خود به دو دسته ذخیرهکنندگان آب و مصرف کنندگان آب تقسیم میشوند. گیاهانی که از خشکی اجتناب میکنند سازشهایی نشان میدهند که منجر به حصول حداکثر مقدار آب میگردد یا اینکه فعالیتهای خود را به دورههای در دسترس بودن آب محدود میکنند
4ـ تحمل خشکی :توانایی گیاه در تحمل کمبود آب که بوسیله درجه و دوام پتانسیل پایین آب گیاه اندازهگیری میگردد. در واقع مکانیسم تحمل به خشکی زمانی صورت میگیرد که از نظر ترمودینامیکی گیاه با تنشی به حالت تعادل میرسد، بدون اینکه آسیبی را متحمل شود و یا در صورت آسیبدیدگی قابلیت ترمیم را داراست. با این مکانیسم گیاه ممکن است با وجود رطوبت داخلی کم زنده بماند. گیاهی که دارای این مکانیسم باشد قادر است تا با تأمین رطوبت، مجدداً بهبود یافته و رشد کند. در مجموع لویت مکانیسم مقاومت به خشکی را به مکانیسمهای گریز از خشکی، اجتناب از خشکی و تحمل به خشکی تقسیم نمود .
5- بازیافت (بهبود ) : توانایی گیاه برای از سرگیری رشد و عملکرد بعد از استرس خشکی البته با یک min خسارت عملکرد است .
مکانیسمهای گریز از خشکی :
1 ـ زودرسی یا دوره رشد کوتاه
احتمالاً زودرسی معمولترین و سادهترین صفت برای اصلاح مقاومت به خشکی است. زودرسی این قابلیت را به گیاه میدهد که عملکرد خود را پیش از شروع خشکی ارائه نماید. وقوع تنش خشکی باعث زودرسی نسبی میگردد. بطور کلی ژنوتیپهای بومی دیررستر از ارقام اصلاح شدهاند ولیکن با افزایش شدت تنش این اختلاف کاهش مییابد .ژنوتیپهای زودرس که رشد سریعتری دارند، بیشتر آبهای در دسترس را مصرف میکنند و لذا کمتر از ژنوتیپهای کند رشد و دیررس در معرض تنشهای محیطی قرار میگیرند. و بخاطر این کمتر تحت تأثیر اثر نامطلوب تنش خشکی قرار میگیرند که این موجب تولید زی توده بیشتری میگردد. تولید ارقام زودرس آسان است، زیرا که عموماً وراثتپذیری بالایی دارد و ارزیابی آن نیز آسان است.
2 - حساسیت به طول روز
حساسیت به طول دوره نوری ویژگی دیگری است که به شدت وراثتپذیر است و انتخاب برای آن نیز آسان است حساسیت به طول روز یک مکانیسم انطباقی برای تاریخهای کاشت است. نامتحمل است که بتوان در یک برنامه اصلاحی حساسیت به طول روز را بطور موفقیتآمیزی به یک گیاه زراعی وارد کرد. مسئله بسیار مهمتر این است که سازش حساسیت به فتوپریود در گیاه، در طی برنامه اصلاحی از بین نرود .
3ـ کنترل پنجهدهی
پنجهدهی تحت کنترل ژنتیکی است و دیده شده که بیشتر ژنوتیپهای غلات تنوع زیادی برای این صفت دارند. اگر با استفاده از فضای زیاد کشت و کنترل متغیرهای محیطی، مثل رطوبت و حاصلخیزی که روی پنجهدهی اثر میگذارند، به این صفت اجازه دهیم تا خود را بیان کند، در اینصورت منطقاً پنجهدهی وراثتپذیری بالایی دارد. در گندم و جو میزان محصول بالاتر و ثابتتر از ژنوتیپهای یا پنجهدهی بالا بدست آمده است. بنظر میرسد پنجهدهی از حساسیت عملکرد نسبت به تراکم بوته میکاهد (سرمدنیا ، 1372). هارد (1971) عقیده دارد که در نواحی خشک توان پنجهدهی را یک عاملی ناخواسته است. زیرا باعث هدر رفتن رطوبتی میشود که ممکن است بعداً در مراحل بحرانی مورد نیاز باشد. البته دو ویژگی دیگر یعنی مراحل نموی کوتاه (مانند دوره رشد دانه یا سایر دورههای رشدی گیاه) و انعطافپذیری فنوتیپی هم از جمله مکانیسمهای گریز از خشکی میباشد.
مکانیسمهای اجتناب
1ـ سیستم ریشهای توسعه یافته :
سیستم ریشهای هر چقدر که فعالتر و توسعه یافتهتر باشد باعث میگردد که میزان آبی که در کل در دسترس گیاه و اندامهای آن قرار میگیرد، افزایش یابد، و بهمین خاطر است وقتی گیاهان در تحت شرایط تنش قرار میگیرد نسبت وزن خشک ریشه به ساقه افزایش مییابد که علت این پدیده بخاطر تخصیص بیشتر ماده خشک به ریشه، جهت دوری گیاه از خشکی میباشد. افلاطونی (1369) در طی انجام یک تحقیق به منظور یافتن ارقام مقاوم به خشکی در مرحله گیاهچهای، مشاهده کرد که ارقام مقاومتر به تنش خشکی طول و وزن خشک ریشه بیشتری داشتند .گسترش ریشه بستگی به تأمین مواد جهت رشد آن، حفظ رطوبت به اندازه کافی، تأمین اکسیژن کافی، درجه حرارت مناسب و کمی موانع مکانیکی دارد .
2ـ هدایت روزنهای :
روزنهها از جمله عوامل مهم در از دست دادن آب گیاه میباشند، بطوریکه در هنگامی که گیاه تحت شرایط تنش قرار میگیرد گیاه با بستن روزنههایش تلفات کاهش آب از طریق روزنهها را کاهش میدهد. عمل بسته شدن روزنهها بوسیله عوامل مختلف در گیاه کنترل میگردد بنحویکه یکی از مهمترین این عوامل آبسیزیک اسید (ABA) است. این هورمون تنظیم کننده رشد گیاهی در اثر تنش خشکی تحریک و میزان آن افزایش مییابد. بعد از افزایش این هورمون در بافتها و سلولهای گیاهی یکی از مسیرهایی که این هورمون جهت مقاومت گیاه یا تحمل گیاه به خشکی طی میکند، مسیری است که موجب کنترل و بسته شدن روزنهها توسط ABA میگردد.باز شدن روزنهها نتیجه افزایش پتانسیل فشاری سلولهای محافظ روزنهها نسبت به سلولهای اطراف آن میباشد. تعرق هنگامی صورت میگیرد که بخار آب از طریق روزنه به بیرون منتشر شود. تنش آب میتواند موجب کاهش اندازه شکاف روزنه شود. برخی موارد شیمیایی مانند آترازین، سیمازین و دیدرون نیز باعث مسدود شدن روزنه میگردند. این مواد موجب کاهش مصرف آب و رشد میگردند.
از آنجا که وراثتپذیری میزان هدایت روزنهای معلوم نیست، اندازهگیری آن مشکل است و حتی مقدار آن در طول روز تغییرات زیادی دارد، بعید است در برنامههای اصلاحی کاربرد زیادی پیدا کند.
3ـ اندازه و فراوانی روزنهها
بسیاری از گیاهان زراعی که تحت شرایط نور مستقیم خورشید رشد میکنند در هر دو سطح برگ دارای روزنه هستند، لیکن در بسیاری از گونههای سایهزی، روزنهها تنها در سطح زیرین برگ وجود دارند. بعلت نفوذناپذیری نسبی کوتیکول نسبت به آب حدود 90 درصد تعرق از راه روزنهها صورت میگیرد. تعداد و اندازه روزنهها که متأثر از ژنوتیپ و محیطاند، در مقایسه با باز و بسته شدنشان تأثیر کمتری بر میزان کل تعرق میگذارند . تراکم روزنهها در سطح رویی برگ گندم 33 و برای سطح زیرین آن 14 روزنه بر میلیمتر مربع میباشد. اهدائی تراکم کم روزنهها را صفتی با تنوع ژنتیکی و سهولت انتخاب متوسط میداند.
4ـ تجمع آبسیسیک اسید
اسید آبسیسیک از طریق مسیر موالونیک اسید در برگها (کلروپلاست و سایر پلاسیتدها) ساخته شده و این فرآیند با تنشهای محیطی بویژه تنش خشکی تحریک میگردد. ABA مانند علامت دهنده عمل کرده و در فرآیند عادی فیزیولوژیکی نیز دخالت میکند.فرآیندهایی که تحت تأثیر آبسیسیک اسید قرار میگیرد عبارتند از:
الف ـ باعث بسته شدن روزنهها در تحت شرایط تنش میشود.
ب ـ بعنوان علامت دهنده تنش خشکی عمل می کند.
ج ـ مقاومت در برابر تنشهای خشکی، شوری و سرما را موجب میگردد. موجب رکود، ریزش، رشد و زمینگرایی میشود.افزایش میزان آبسیسیک اسید، فرآیندی است که عموماً پس از تنشهای محیطی غیرزنده از جمله تنش خشکی، شوری و سرما به چشم میخورد، بطوریکه این افزایش احتمالاً رابطهای با تحمل به خشکی دارد و در جلوگیری از پسابیدگی سلولها در گیاهان دخالت می کند .بسیاری از سازشهای مرفولوژیکی و فیزیولوژیکی در مقابل تنش خشکی در تحت کنترل هورمون گیاهی ABA میباشد . بیشتر ژنهایی که تا به امروز مطالعه و بررسی شدهاند، آنهایی که در اثر تنش خشکی تحریک میگردند، اکثراً تحت تأثیر ABA قرار میگیرند که به این ژنها، ژنهای وابسته به آبسیسیک اسید میگویند. بنظر میرسد که پسابیدگی و کاهش تورژسانی سلولها سبب تولید ABA متعاقباً تأثیرABA در تجلی ژنهای گوناگونی میشود . مطالعات نشان دادهاند که نحوه توراث این صفت بصورت کمی است. اکسین و سیتوکینین تأثیری خلاف اثر ABA دارند و موجب باز شدن روزنهها میشوند.
5ـ ضخامت کوتیکول و قشر مومی روی برگ
قشر مومی روی برگ نفوذپذیری آنرا برای آب ودیاکسیدکربن کاهش میدهد. و نیز میزان تابش جذب شده را کم میکند. بسیاری از گیاهان در نواحی خشک، از نظر تشریحی برگهایی با بشره ضخیم دارند. کوتیکول ضخیم بصورت عایقی در برابر تشعشع ورودی عمل میکند و در نتیجه تعرق را کاهش میدهد و بهمراه آن از تبخیر کوتیکولی نیز میکاهد . مومی بودن در گندم بوسیله یک ژن بزرگ اثر کنترل میشود و ژنهای کوچک اثر روی شدت آن تأثیر میگذارند . کلارک و همکاران گزارش کردند که مومی بودن سطح برگ بطور مثبتی با عملکرد تنش خشکی همبسته بوده و کارائی مصرف آب را بالا می برد. قاعدتاً وراثتپذیری صفت مومی بودن باید بالا باشد. موم برگ تحت تأثیر عوامل بیرونی مانند تنش آب، دمای بالاو تشعشع زیاد نیز قرار میگیرد.
مکانیسمهای تحمل به خشکی
1ـ تنظیم فشار اسمزی :
تنطیم اسمزی متضمن افزایش تعداد مولکولهای محلول درون سلولها در پاسخ به کاهش پتانسیل آب خارجی است. اثر این عمل، کاهش جریان خروجی آب از سلول و از این طریق باعث کاهش تلفات تورژسانسی میشود. تنظیم فشار اسمزی یکی از خصوصیات مهم تحمل گیاهان به خشکی است که در طی 15 سال اخیر به آن توجه زیادی شده است و مفهوم آن عبارتست از پائین رفتن پتانسیل اسمزی در پاسخ به تنش آب است که این امر ممکن است به دو طریق ذیل صورت گیرد:
الف ـ تنظیم غیر فعال: که در نتیجه تحمل مقدار آب نسبی بافت است.
ب ـ تنظیم فعال: که بوسیله تجمع املاح یا متابولیتها یا بوسیله کاهش گسترش حجم سلول صورت میگیرد. بطور کلی، تحت شرایط تنش آب، فتوسنتز نسبت به مصرف آسمیلاتها در طول رشد کمتر تحت تأثیر قرار میگیرد و بنابراین قندها (اغلب به جزء نشاسته) و بقیه محصولات متابولیکی انباشته میشوند، هر چند که اهمیت نسبی آنها در تنظیم اسمزی بستگی به گونه، بافت و سرعت خشکی دارد. شواهد غیرمستقیمی در زمینه نقش تنظیم اسمزی در مقاومت به خشکی و تولید محصولات گیاهی از منابع متعدد در دست است. مورگان دست به انتخاب گندمهائی زد که در شرایط تنش، تنظیم اسمزی بالا و یا پایینی داشتند. طبق بررسیهای عملکرد ژنوتیپهای واحد تنظیم اسمزی بالا در شرایط خشکی بهتر از ژنوتیپهای کم پتانسیل بود . گزینش برای حفظ آماس و یا تعرق بوسیله تنظیم اسمزی و یا سایر عوامل گیاهی قابل انجام است و در حال حاضر توسط چند روش سریع و غیرمستقیم عملی میشود.
2ـ تجمع پرولین
تجمع پرولین آزاد در واکنش به تنش آبی در سلولهای بسیاری از گیاهان زراعی صورت میگیرد. ساربی و همکاران گزارش کردند که تحت تنش خشکی بوتههای گندم به تجمع گلیسین، سوکروز، بتائین، والین، پرولین، آسپارژین و گلوتامین پرداختند که در این میان میزان تجمع پرولین بیشتر از بقیه بود. تجمع پرولین صفتی است که کارهای زیادی روی آن برای انتخاب این صفت بعنوان یک معیاری برای مقاومت صورت گرفته است که متأسفانه جواب مطلوبی در مجموع بدست نیامده است.اندریو و همکاران در آزمایش بر روی دو رقم، یکی مقاوم و دیگری حساس به خشکی، نتیجه گرفتند که احتمال دارد در گزارشات مبتنی بر وجود همبستگی مثبت بین پتانسیل تجمع پرولین و مقاومت به خشکی در جو نادرست باشد. در مطالعه دیگری بر روی گندم نیز همبستگی معنیداری بین مقاومت به خشکی و غلظت پرولین برگ در زمان پر شدن دانه وجود نداشت .
3ـ جابجایی مواد پرورده
قبل از گلدهی گندم مقدار زیادی کربوهیدراتهای غیرساختمانی در ساقه آن بویژه در دو میانگره انتهایی (پدانکل) و میانگره ماقبل پدانکل ذخیره میشود که پس از اینکه گیاه وارد مرحله رشد زایشی و تشکیل دانه میگردد، این مخازن نقش زیادی در پر شدن دانه ایفا میکنند. چگونگی ظرفیت ذخیرهای ساقه و بازدهی انتقال کربوهیدراتهای ذخیره شده قبل از گلدهی به دانه، هنوز در گندم مطالعه نشده است.سه مکانیسم، گریز، اجتناب و تحمل به خشکی باعث ایجاد مقاومت گیاهان به تنش خشکی میگردند که این مقاومت، ممکن است حاصل مجموع این سه مکانیسم یا یکی یا دو تا از آنها باشد.
انتخاب برای مقاومت به خشکی:
صفاتی مانند ممانعت در از دست دهی آب و تحمل به از دستدهی آب بطور مثبت با عملکرد تحت استرس ژنوتیپهای گندم و جو ارتباط دارند . ممانعت در از دستدهی آب به عنوان توانایی ژنوتیپها برای نگهداری بالای پتانسیل آبی برگ موقعی که تحت کمبود آب خاک رشد میکنند تعبیر میشود. تعدادی از صفات که در این فرآیند دخالت دارند عبارتند از: لولهای شدن برگ، بهترین سیستم ریشه سازگار، افزایش کرک اندامهای هوایی، افزایش انعکاس تشعشع ورودی خورشید، افزایش پراکندگی گرما به واسطه کاهش مقاومت لایه مرزی در سطح اندام (برگهای باریک و ریشکها) و غیره.شکل مهم تحمل به استرس خشکی تحمل به استرس بعد از گلدهی است. در گندم و همانطور در غلات دیگر پرشدن دانه قسمتی به طول مدت فتوسنتز واقعی و قسمتی به کربوهیدراتهای ذخیره شده در طول دوره قبل از گلدهی که از اندامهای رویشی گیاه جابجا میشوند بستگی دارد. تحت شرایط استرس خشکی انتهائی فتوسنتز خالص بطور معنیداری کاهش مییابد و سهم انتقال کربوهیدراتهای قابل حل ذخیره شده به عنوان منبع برای پر کردن دانه در گندم بیشتر میشود .مقدار 60-40% از وزن نهایی دانه از کربوهیدراتهای ذخیره شده قبل از گلدهی منشأ میگیرند که بوسیله محققان گزارش شده است . تنوع ژنتیکی در داخل گونههای گیاهی غلات در توانایی برای نگهداری رشد دانه بوسیله تحرک مجدد منابع کربوهیدراتی وجود دارد . بلام و همکاران یک تکنیک اسکرین را برای این صفت در گندم توسعه دادند، آنها به طور کامل گیاهان آبداده را با منیزیم کلرات در آغاز مرحله فاز خطی رشد دانه (تقریباً 14 روز بعد از گلدهی) موقعیکه تعداد سلول نهایی دانه مشخص شده بود اسپری کردند. این ماده خشک کننده همه بافتهای فتوسنتز کننده شامل برگها و غلافهای برگ، گلوم و ریشک را از کار انداخت. وزن دانه در پلاتهای تیمار شده با پلاتهای تیمار نشده مقایسه شد.
شاخصهای انتخاب برای مقاومت به خشکی
1ـ بررسی شاخصهای پیشنهاد شده
معیارهای انتخاب زیادی که برای افزایش مقاومت به خشکی گیاهان زراعی پیشنهاد شدهاند اگرچه به طریقی با پیشبرد عملکرد این گیاهان در نواحی خشک ارتباط دارند ولی اکثراً ناموفق بودهاند. دلایل این عدم موفقیت عبارتند از:
الف ـ معیارهای پیشنهاد شده بیشتر با مکانیسمهای زنده ماندن گیاه تحت شرایط تنش خشکی رابطه دارند تا با تولید محصول.
ب ـ معیارها مناسب محیط هدف نیستند.
ج ـ معیارهای خاصی مراحل رشدی معین بوده و بنابراین کمتر با رشد و تولید عملکرد در طول سیکل کامل زندگی گیاه ارتباط دارند. از طرفی برخی از آنها به خوبی تعریف نشده و اندازهگیری آنها مشکل میباشد . بلوم بیان میکند که ژنوتیپهایی که عملکرد بالا دارند ممکن است مقاوم به تنش خشکی نباشند و بالا بردن عملکرد آنها ممکن است صرفاً به دلیل پتانسیل بالای عملکرد آنها باشد نه دارا بودن مکانیسمهای تحمل. ولی ریچارد عقیده دارد که انتخاب برای عملکرد در غیاب خشکی راه بسیار مؤثری برای اصلاح و پیشبرد عملکرد در نواحی خشک میباشد. دلیل آن این است که پتانسیل عملکرد بالا که در مناطق مطلوب بروز میکند، میتواند عملکرد خوب در مناطق نامطلوب را باعث شود. همچنین انتخاب برای عملکرد در محیطهای مطلوب بصورت مشخصی مؤثرتر از نواحی نامطلوب است چرا که تنوع ژنتیکی به دلیل کوچک شدن خطاها ماکزیمم بوده و اثرات متقابل ژنوتیپ و محیط نیز به دلیل تکرار پذیری بیشتر محیطها کوچکتر است. علاوه بر این ریچارد عقیده دارد که انتخاب برای عملکرد بصورت اتوماتیک تمامی فاکتورهای ناشناختهای را که برای افزایش مقاومت به خشکی مهم هستند در گیاه جمع میکند. 2ـ شاخصهای نشان دهنده مقاومت به خشکی براساس عملکرد ژنوتیپهاخصوصیات مهم یک شاخص جهت اینکه معیار خوبی برای بررسی و بیان مقاومت به خشکی باشد عبارتست از:
الف ـ بین شاخص مورد نظر و عملکرد همبستگی بالایی وجود داشته باشد.
ب ـ وجود تنوع ژنتیکی زیادی برای صفت مورد نظر در جمعیت مورد مطالعه یا بعبارت دیگر صفت دارای توارث پذیری بالایی باشد.
ج ـ صفت مورد نظر مشخص و تعریف شده و اندازه گیری آن راحت، دقیق و سریع باشد، بطوریکه عمل جداسازی مقدار زیادی ژنوتیپ بر اساس آن با سرعت و به راحتی صورت بگیرد.فرناندز در بررسی عملکرد ژنوتیپها در دو محیط تنش و بدون تنش تظاهر گیاهان نسبت به دو محیط را به 4 گروه تقسیم نمود:
1ـ ژنوتیپهایی که تظاهر یکسانی در محیط تنش و غیر تنش دارند (گروه A).
2ـ ژنوتیپهایی که فقط تظاهر خوبی در محیط بدون تنش دارا هستند (گروه B).
3ـ ژنوتیپهایی که در محیط تنش عملکرد بالایی دارند (گروه C).
4ـ ژنوتیپهایی که تظاهر ضعیفی در هر دو محیط دارند (گروه D).
محصولات مرتبط
جدیدترین نوشته ها
پیت ماس و کاربردهای آن
دسته بندی:
تغذیه گیاه
انواع بذر خیار و نحوهی کاشت آن
دسته بندی:
زراعت
راهنمای کامل خرید علف زن
دسته بندی:
مکانیزاسیون
انواع بذر گوجه فرنگی و نحوه کاشت آن
دسته بندی:
زراعت
ادوات کشاورزی مخصوص کاشت
دسته بندی:
مکانیزاسیون
آشنایی با نحوه کاشتن انواع بذر گل
دسته بندی:
متفرقه
بهترین نوع نایلون گلخانه
دسته بندی:
گلخانه
هر آنچه که باید در مورد بذر پیاز بدانیم
دسته بندی:
زراعت
کاملترین اطلاعات در مورد کوکوپیت
دسته بندی:
باغبانی