اصول معاینه قلب و عروق در دامها


دسته بندی: تعذیه و پرورش دام
اصول معاینه قلب و عروق در دامها

فاصله بین اولین و دومین صدا از فاصله بین دومین صدا تا انقباض بعدی بسیار کوتاهتر است .
اصول معاینه قلب و عروق در دامها
قلب در حفره صدری بین دنده های سوم تا ششم قرار دارد0 اولین صدای قلب (سیستولیک) با انقباض بطنی هم زمان است و توسط حرکت انقباضی میوکارد و بسته شدن دریچه دهلیزی-بطنی بوجود می آید (صدای عضلانی دریچه ای). این صدا طولانی تر، عمیق تر ( یا مات تر) و بلند تر از صدای دوم قلب است که کوتاهتر، زیرتر (یا روشنتر) و آهسته تر میباشد و توسط بسته شدن دریچه های سینی (صدای دریچه ای) تولید شده و هم زمان باشروع دیاستول است (صدای دیاستولیک قلب) فاصله بین اولین و دومین صدا از فاصله بین دومین صدا تا انقباض بعدی بسیار کوتاهتر است اولین صدا در بالای بطن ودومین صدا در بالای قاعده ی قلب شنیده می شود
به منظور گوش کردن صدای دریچه های قلب گاو به بهترین وجه، می توان به شرح زیر عمل کرد:
دریچه آئورتی:در طرف چپ ،درست در پایین خط فرضی افقی که ازمفصل شانه می گذرد0
دریچه ششی: در طرف چپ، نیمه ی راه بین مفاصل آرنج وشانه، در حد امکان به طرف جلو پیش برده شود.
دریچه دولتی(میترال) : در طرف چپ ، به همان صورت درست در پایین خط افقی که ا ز مفصل شانه می گذرد ،اما اندکی عقب تر در پنجمین فضای بین دنده ای.
دریچه سه لتی: در طرف راست ، قطعه سینه ای در نیمه راه بین مفصل شانه وآرنج ،در حد امکان به طرف جلو پیش برده شود.
تاکی کاردی: ضربان بیشتر از90 عدد در گاو بالغ در حال استراحت ، بیشتر از 100 عدد در گاو جوان یابیشتر از120 عدد در دقیقه در گوساله ها دلالت بر تاکی کاردی مینماید
که نشانه ای از نارسائی در گردش خون و یا عفونت سپتیسمیک است البته ارقام بالا در سرزمینهای مرتفع کوهستانی 10 ضربه کمتر از سرزمینهای پست است .
گاهی در حالت نوشیدن و خوردن بخصوص در گوساله تعداد ضربان قلب به مدت کوتاهی حتی به 150 می رسد.
سوفل Murmur = مورمورها یا صداهای اضافی قلب شامل هر صدایی می باشد که به اولین و دومین صدای قلبی اضافه می شود و همیشه پاتولوژیک می باشند وبه مورمورهای آندوکاردی یا اگزوکاردی (پریکاردی) تقسیم می شوند.
صداهای آندوکاردی در داخل قلب بوجود آمده و معمولا در اثر نارسائی دریچه ای، مخصوصا بسته شدن ناقص یا تنگی (استنوز) دریچه ی دهلیزی –بطنی یا سینی و تولید آشفتگی در جریان خون داخل قلب بوجود می آید.
جراحات مولد این عارضه معمولا آماسی و ترومبوتیک هستند.
گاهی صدای مورمور بطور مادرزادی در اثر باقی ماندن سوراخ بیضی Oval foramen (بین دو دهلیز) بوجود می آیدو گاهی این صدادر اثر کم خونی ،خونریزی ویا کمبود شدیدتغذیه ای (مورمورآنمیک)بوجود می آید.
میزان حجم خون گاو 80 ـ50 میلی لیتر به ازای هر کیلو گرم وزن بدن می باشد.
آزمایش توقف سیاهرگی venous stasis test یا میزان پری سیاهرگ وداج:
اگر ورید وداج در ناحیه میانی گردن فشرده شود، رگ در بالای نقطه فشرده شده به دلیل تجمع خون متورم و پر تر می گردد ولی قسمتی پایین تر از نقطه فشرده شده در ضربان بعدی قلب خالی می گردد- در این حالت نتیجه آزمایش فشاربرروی سیاهرگ منفی است. اما اگر ورید وداج برجسته شده باشد و در ملامسه سفت باشد پس پری آن غیر طبیعی است.چنین عارضه ای در جریان خون سیاهرگی گاو معمولا ناشی از عملکرد ناقص قلب در نتیجه جراحات پریکارد است که خود توسط سل، لکوز یا جسم خارجی به وجود آمده است (و از انبساط کامل قلب در خلال دیاستول جلوگیری می کند ). از دیگر دلایل وقوع این حالت، تنگی مدخل قفسه سینه در اثر نئوپلاسم است که ورید وداج را در این نقطه دائما در معرض فشار قرار می دهد. تنگی دریچه ی سه لتی با ممانعت از بازگشت خون سیاهرگی به دهلیز راست، عامل دیگری محسوب می شود (اما بسیار نادر است ) .در موارد پیشرفته رکود جریان خون سیاهرگی ،قطعه ای از سیاهرگ وداج که پایین تر از نقطه فشرده شده قرار دارد نمی تواند خالی شود و دقیقا به میزان قبل از این کار پر از خون باقی می ماند.در این حالت آزمایش فشار بر روی سیاهرگ مثبت تلقی می شود (تصویر زیر ) که نشانه ای از نارسائی شدید گردش خون است .
نبض سیاهرگ وداج : تنفس به وسیله تغییراتی که در فشار داخلی قفسه سینه ایجاد می کند، موجب افزایش و کاهش ریتمیک اندازه ورید وداج در محل ورود آن به داخل قفسه سینه در خلال باز دم ودم می گردد. چنین نوسانی در ورید وداج ، به خصوص در بیماران با اختلال تنفسی، مشخص تر می باشد وبه عنوان شاخص بیماری تنفسی به کار می رود. در اکثر گاوهایی که خیلی زیاد عضلانی نیستند ویا پوست ضخیمی ندارند، در طی سیستول دهلیز انقطاع مختصری در جریان مداوم خون سیاهرگی به وجود می آید واین انقطاع، انبساط خفیف تا ملایمی را در نزدیکترین قسمت ورید وداج به قفسه ایجاد می کند. این انبساط احساس یک موج نبض را که به طرف سر در حرکت است القا می نماید امادر حقیقت فقط یک انبساط عروقی تحلیل رونده است که به ظاهر عکس مسیر جریان خون می باشد و نبض سیاهرگی منفی یا دهلیزی نامیده می شود. در گاو سالم هنگامی که بخش پائینی ورید متعاقب به هم فشردن یک نقطه آن خالی می شود، این نبض ناپدید می گردد- آزمایش فشار بر روی سیاهرگ در اینجا منفی است. نبض منفی در سیاهرگ شیری هرگز دیده نمی شود، چرا که پایین تر از قلب قرار گرفته است. هنگامی که دریچه سه لتی کاملا بسته نمی شود، مقداری از خون موجود در نیمه راست قلب در خلال سیستول بطنی بجای عبور از سرخرگ ریوی به طور فعال به طرف عقب در امتداد سیاهرگهای بزرگ رانده می شود. دراین موارد ورید وداج دارای نبض واقعی و پاتولوژیک است و با اجرای آزمایش فشار روی سیا هرگ نیز ناپدید نمی شود. این نبض سیاهرگی مثبت یا بطنی قلمداد میشود و در سیاهرگ شکمی ( شیری ) نیز مشاهده می گردد.
در صورت وجود نارسایی میترال یا نارسایی نیمه چپ قلب، ادم یا خیز ریوی و نهایتا خیز ریوی کف آلود بهمراه سرفه و تاکی پنی در حیوان مشاهده می گردد.
در نارسایی نیمه راست قلب یا نارسایی دریچه سه لتی، خون بطرف سیاهرگهای بزرگ ( بجای عبور از سرخرگ ریوی) پس زده شده و در نتیجه منجر به ادم یا خیز زیر پوستی anasarca ( بخصوص در ناحیه فک، گردن و پوست ناحیه جلوی قفسه سینه ) و خیز در محوطه بطنیascites ، ناحیه صدری hydrothorax و آبشامه قلب hydropericardium میگردد. اگر پر خونی باندازه کافی شدید باشد روی کبد وکلیه نیز تاثیر میگذارد. بطوریکه در کبد باعث تورم و از دست دادن فعالیت نرمالش میگردد. در ادامه با وخامت بیماری روی سیستم سیاهرگی باب Portal system نیز اثر گذاشته و باعث اختلال در هضم وجذب در دستگاه گوارش میشود و همچنین خروج ترشحات ترانسودائی Transudation بداخل روده ها را سبب گردیده و لذا منجربه اسهال می گردد ( در ابتدای بیماری مدفوع نرمال است و در مراحل پیشرفته اسهال ظاهر میشود). سیاهرگهای سطحی بدن نیز متسع میشوند در همین رابطه نیز سیاهرگ وداج نیز متسع و نبض دار میگردد.

اختلال در کلیه ها بدنبال کاهش جریان خون ورودی سرخرگی وکاهش اکسیژن و تخریب سلولها Anoxic damage در گلومرولها موجب کاهش ادرار و دفع پروتئینهای پلاسما (آلبومین) میگردد.