اهمیت علفهاى هرز، اکولوژى و منشاء آن
دسته بندی: سموم و آفات
در تعریف، علفهاى هرز را بهعنوان گیاهانى که کاربرد آنها هنوز شناخته نشده است، معرفى مىکنند.
علفهاى هرز بهعنوان گیاهانى هستند که بهطور ناخواسته خارج از مکان اصلى خود مىرویند. در تعریف دیگر، علفهاى هرز را بهعنوان گیاهانى که کاربرد آنها هنوز شناخته نشده است، معرفى مىکنند.
طبق تعریف اول بین علفهاى هرز واقعى و گیاهانى که تنها مزاحمتهاى اتفاقى بهوجود مىآورند، تفاوت چندانى وجود ندارد. این تعریفهاى نادقیق، تنها عامل شناسائى یک گیاه را بهعنوان علفهاى هرز، مکان رویش گیاه مىدانند. اگر در مزرعه، سویا، گیاه ذرت پیدا شد یا در میان گلهاى همیشه بهار، گل اطلسى دیده شد، مطمئناً ذرت و اطلسى در غیر مکان خود و بهطور ناخواسته روئیدهاند، اما هیچکدام پتانسیل مزاحمتى که علفهاى هرزى مانند پیچک و توق دارند، نمىتوانند داشته باشند.
براساس تعریف دوم اگر بتوان کاربردى براى یک علف هرز یافت، آن گیاه دیگر علف هرز محسوب نمىشود. واقعیت این است که قیاق که یکى از بدترین علفهاى هرز دنیا شناخته شده است، بهعنوان یک گیاه علوفهاى وارد کشور آمریکا شد ولى این، مانع از پراکنش آن به میلیونها هکتار از زمینهاى زراعى باارزش بهعنوان یک علف هرز مزاحم نشد. قیاق یک علف هرز محسوب مىشود حتى اگر کاربردى به ارزش کاربرد ذرت، پنبه و یا گوجهفرنگى براى آن پیدا شود.
یک گیاه به این دلیل علف هرز محسوب مىشود که داراى مشخصههائى است که آن را از گونههاى دیگر گیاهى جدا مىکند. این مشخصهها شامل یک یا چند ویژگى زیر است:
تولید بذر فراوان بنابراین پتانسیل تولید جمعیتهاى بزرگ را دارد. تثبیت سریع جمعیت آن در زمین، دورهٔ خواب در بذرها، حفظ قوه نامیه بذرهاى دفن شده بهمدت طولانی، سازگارى در پراکنش، داشتن اندامهاى رویشى تکثیرشونده و توانائى اشغال مکانهائى که بشر در آنها دست برده. با توجه به این ویژگىها بهتر است علفهاى هرز را بهعنوان گیاهانى رقیب، مقاوم و مضر که در فعالیتهاى بشرى تداخل بهوجود مىآورند و در نتیجه ناخواسته هستند، معرفى کنیم.
تعداد نسبتاً اندکى از گیاهان مشخصههائى دارند که علفهاى هرز واقعى محسوب مىشوند. از مجموع گیاهان موجود در جهان (تقریباً ۲۵۰،۰۰۰ گونه) تنها ۳ درصد یا ۸۰۰۰ عدد رفتارى مانند علف هرز را در زراعت دارا مىباشند، حدود یک دهم درصد یا ۲۵۰ گونهٔ آنها تولید مشکلات اساسى در زراعت در سطح جهان مىکنند و تنها یک صدم درصد یا ۲۵ گونهٔ آنها در زراعت هر محصولى ایجاد اختلال مىکنند
اگر در گونههاى علفهاى هرز یک گیاه همچون ذرت، گوجهفرنگی، چمن زینتى و یا حتى درخت کریسمس دقت کنیم، متوجه مىشویم که علفهاى هرز که این مزارع را همیشه با مشکل مواجه مىکند انگشتشمار هستند. در جنگلها، مراتع و مکانهاى دیگرى که نسبتاً بکر و دستنخورده باقىماندهاند، گیاهانى شبیه علف هرز یافت مىشوند که اکثر آنها فاقد خصوصیات اصلى علفهاى هرز بوده و قدرت رقابت و سازش با شرایط متفاوت محیطى را که در اثر عملیات و مدیریت زراعى بهوجود مىآید ندارند.
اکولوژى و منشاء علفهاى هرز
خصوصیات علفهاى هرز امکان رقابت و تحمل شرایط نامساعد را براى آنها فراهم مىکند و آنها را قادر مىسازد تا در شرایط نامتعادل محیطى بهتر رشد کنند. متأسفانه تقریباً تمامى اعمال بشر منتج به بىثباتى و دستخوردگى محیط مىشوند. عملیات زراعی، ساختمانسازی، راهسازی، پاکسازى زمین براى ساختن خانه و زمین ورزش، ساختن استخر، کانالهاى آبیارى و دریاچههاى مصنوعی، چراى مفرط و مراتع از جملهٔ اینگونه اعمال بشتر هستند. در یک مجموعهٔ کلیماکس ثابت (مثل مرغزارها یا بیابانهاى سرد)، گیاهانى که ما آنها را بهعنوان متجاوزین نگاه مىکنیم، اما آنها در واقع بخشى از حیات گیاهى طبیعت هستند و در صورتى که بهطور آزاد به رسمیت خود ادامه دهند، نتیجهٔ نهائى تغییر، تولید یک جامعهٔ کلیماکس هست. تغییرات وراثتى گیاهان نیز در جهت رسیدن به یک شرایط ثابت است (تبدیل علفهاى هرز یکساله به چندسالههاى چمنى و بعد به بوتههاى چوبی، سپس به درختهائى کمعمر و نهایتاً جامعهٔ ثابت کلیماکس همچون جنگلهاى شرق آمریکا). کشت گیاهان بهمنظور تولید حداکثر دانه، علوفه و الیاف ضمن بههم زدن محیط طبیعى گیاهان، در تضاد مستقیم با توالى گیاهى است. براى حفظ گیاهان زراعى نیازمند به بهکارگیرى انرژى در داخل سیستم هستیم که بخشى از آن براى کنترل علفهاى هرز صرف مىشود و این قدم جهت جلوگیرى از توالى گیاهان است.
وجود علفهاى هرز مختص مکانهائى است که نظم طبیعى آنها بههم خورده است. قبل از آفرینش بشر، انتخاب طبیعى در جهت حفظ گیاهانى بوده است که با شرایط نامساعد و متغیر محیطى همچون فرسایش آبی، بقایاى آتشفشانی، سیلاب و آتشسوزی، سازش یافتهاند. نهایتاً گیاهان به طرف محیطهاى دستخوردهٔ بشرى نیز راه یافتهاند. علفهاى هرزى که کنترل آنها ساده بوده است، در همان اوایل حذف شدهاند اما آنهائىکه با محیطهاى کشت گیاهان زراعى سازش یافتهاند، توسعه یافته و امروز هنوز با ما هستند.
از نظر منشاء جغرافیائی، بسیارى از علفهاى هرز مثل امبروسیا ، توق، آفتابگردان و استبرق بومى کشور آمریکا هستند. منشاء بسیارى از علفهاى هرز خانوادهٔ پنیرک مثل سیدا ، کنف وحشى و آندودا ، آمریکاى جنوبى است. آمریکاى جنوبى منشاء بسیارى از علفهاى هرز آبزى همچون هیدریلا و سنبل آبى نیز هست. از ۵۰۰ گونهٔ علف هرز که منشاء آنها مورد تحقیق قرار گرفت تقریباً ۳۹ درصد بومى آمریکاى شمالی، و ۳ درصد بومى آمریکاى جنوبى و مرکزى بودند و حدود ۳۵ درصد آنها بهوسیلهٔ مهاجرین از اروپا آورده شدند. از آنجا که دشمنان طبیعى آنها، همراه آنها آورده نشدند این علفهاى هرز به سرعت در سرتاسر آمریکاى شمالى منتشر شدند. علفهاى هرزى که در تمامى جهان پراکنده هستند، براى اولینبار در هر دو نیمکرهٔ شرقى و غربى مشاهده شدهاند.
علفهاى هرز بهعنوان گیاهانى هستند که بهطور ناخواسته خارج از مکان اصلى خود مىرویند. در تعریف دیگر، علفهاى هرز را بهعنوان گیاهانى که کاربرد آنها هنوز شناخته نشده است، معرفى مىکنند.
طبق تعریف اول بین علفهاى هرز واقعى و گیاهانى که تنها مزاحمتهاى اتفاقى بهوجود مىآورند، تفاوت چندانى وجود ندارد. این تعریفهاى نادقیق، تنها عامل شناسائى یک گیاه را بهعنوان علفهاى هرز، مکان رویش گیاه مىدانند. اگر در مزرعه، سویا، گیاه ذرت پیدا شد یا در میان گلهاى همیشه بهار، گل اطلسى دیده شد، مطمئناً ذرت و اطلسى در غیر مکان خود و بهطور ناخواسته روئیدهاند، اما هیچکدام پتانسیل مزاحمتى که علفهاى هرزى مانند پیچک و توق دارند، نمىتوانند داشته باشند.
براساس تعریف دوم اگر بتوان کاربردى براى یک علف هرز یافت، آن گیاه دیگر علف هرز محسوب نمىشود. واقعیت این است که قیاق که یکى از بدترین علفهاى هرز دنیا شناخته شده است، بهعنوان یک گیاه علوفهاى وارد کشور آمریکا شد ولى این، مانع از پراکنش آن به میلیونها هکتار از زمینهاى زراعى باارزش بهعنوان یک علف هرز مزاحم نشد. قیاق یک علف هرز محسوب مىشود حتى اگر کاربردى به ارزش کاربرد ذرت، پنبه و یا گوجهفرنگى براى آن پیدا شود.
یک گیاه به این دلیل علف هرز محسوب مىشود که داراى مشخصههائى است که آن را از گونههاى دیگر گیاهى جدا مىکند. این مشخصهها شامل یک یا چند ویژگى زیر است:
تولید بذر فراوان بنابراین پتانسیل تولید جمعیتهاى بزرگ را دارد. تثبیت سریع جمعیت آن در زمین، دورهٔ خواب در بذرها، حفظ قوه نامیه بذرهاى دفن شده بهمدت طولانی، سازگارى در پراکنش، داشتن اندامهاى رویشى تکثیرشونده و توانائى اشغال مکانهائى که بشر در آنها دست برده. با توجه به این ویژگىها بهتر است علفهاى هرز را بهعنوان گیاهانى رقیب، مقاوم و مضر که در فعالیتهاى بشرى تداخل بهوجود مىآورند و در نتیجه ناخواسته هستند، معرفى کنیم.
تعداد نسبتاً اندکى از گیاهان مشخصههائى دارند که علفهاى هرز واقعى محسوب مىشوند. از مجموع گیاهان موجود در جهان (تقریباً ۲۵۰،۰۰۰ گونه) تنها ۳ درصد یا ۸۰۰۰ عدد رفتارى مانند علف هرز را در زراعت دارا مىباشند، حدود یک دهم درصد یا ۲۵۰ گونهٔ آنها تولید مشکلات اساسى در زراعت در سطح جهان مىکنند و تنها یک صدم درصد یا ۲۵ گونهٔ آنها در زراعت هر محصولى ایجاد اختلال مىکنند
اگر در گونههاى علفهاى هرز یک گیاه همچون ذرت، گوجهفرنگی، چمن زینتى و یا حتى درخت کریسمس دقت کنیم، متوجه مىشویم که علفهاى هرز که این مزارع را همیشه با مشکل مواجه مىکند انگشتشمار هستند. در جنگلها، مراتع و مکانهاى دیگرى که نسبتاً بکر و دستنخورده باقىماندهاند، گیاهانى شبیه علف هرز یافت مىشوند که اکثر آنها فاقد خصوصیات اصلى علفهاى هرز بوده و قدرت رقابت و سازش با شرایط متفاوت محیطى را که در اثر عملیات و مدیریت زراعى بهوجود مىآید ندارند.
اکولوژى و منشاء علفهاى هرز
خصوصیات علفهاى هرز امکان رقابت و تحمل شرایط نامساعد را براى آنها فراهم مىکند و آنها را قادر مىسازد تا در شرایط نامتعادل محیطى بهتر رشد کنند. متأسفانه تقریباً تمامى اعمال بشر منتج به بىثباتى و دستخوردگى محیط مىشوند. عملیات زراعی، ساختمانسازی، راهسازی، پاکسازى زمین براى ساختن خانه و زمین ورزش، ساختن استخر، کانالهاى آبیارى و دریاچههاى مصنوعی، چراى مفرط و مراتع از جملهٔ اینگونه اعمال بشتر هستند. در یک مجموعهٔ کلیماکس ثابت (مثل مرغزارها یا بیابانهاى سرد)، گیاهانى که ما آنها را بهعنوان متجاوزین نگاه مىکنیم، اما آنها در واقع بخشى از حیات گیاهى طبیعت هستند و در صورتى که بهطور آزاد به رسمیت خود ادامه دهند، نتیجهٔ نهائى تغییر، تولید یک جامعهٔ کلیماکس هست. تغییرات وراثتى گیاهان نیز در جهت رسیدن به یک شرایط ثابت است (تبدیل علفهاى هرز یکساله به چندسالههاى چمنى و بعد به بوتههاى چوبی، سپس به درختهائى کمعمر و نهایتاً جامعهٔ ثابت کلیماکس همچون جنگلهاى شرق آمریکا). کشت گیاهان بهمنظور تولید حداکثر دانه، علوفه و الیاف ضمن بههم زدن محیط طبیعى گیاهان، در تضاد مستقیم با توالى گیاهى است. براى حفظ گیاهان زراعى نیازمند به بهکارگیرى انرژى در داخل سیستم هستیم که بخشى از آن براى کنترل علفهاى هرز صرف مىشود و این قدم جهت جلوگیرى از توالى گیاهان است.
وجود علفهاى هرز مختص مکانهائى است که نظم طبیعى آنها بههم خورده است. قبل از آفرینش بشر، انتخاب طبیعى در جهت حفظ گیاهانى بوده است که با شرایط نامساعد و متغیر محیطى همچون فرسایش آبی، بقایاى آتشفشانی، سیلاب و آتشسوزی، سازش یافتهاند. نهایتاً گیاهان به طرف محیطهاى دستخوردهٔ بشرى نیز راه یافتهاند. علفهاى هرزى که کنترل آنها ساده بوده است، در همان اوایل حذف شدهاند اما آنهائىکه با محیطهاى کشت گیاهان زراعى سازش یافتهاند، توسعه یافته و امروز هنوز با ما هستند.
از نظر منشاء جغرافیائی، بسیارى از علفهاى هرز مثل امبروسیا ، توق، آفتابگردان و استبرق بومى کشور آمریکا هستند. منشاء بسیارى از علفهاى هرز خانوادهٔ پنیرک مثل سیدا ، کنف وحشى و آندودا ، آمریکاى جنوبى است. آمریکاى جنوبى منشاء بسیارى از علفهاى هرز آبزى همچون هیدریلا و سنبل آبى نیز هست. از ۵۰۰ گونهٔ علف هرز که منشاء آنها مورد تحقیق قرار گرفت تقریباً ۳۹ درصد بومى آمریکاى شمالی، و ۳ درصد بومى آمریکاى جنوبى و مرکزى بودند و حدود ۳۵ درصد آنها بهوسیلهٔ مهاجرین از اروپا آورده شدند. از آنجا که دشمنان طبیعى آنها، همراه آنها آورده نشدند این علفهاى هرز به سرعت در سرتاسر آمریکاى شمالى منتشر شدند. علفهاى هرزى که در تمامى جهان پراکنده هستند، براى اولینبار در هر دو نیمکرهٔ شرقى و غربى مشاهده شدهاند.
محصولات مرتبط
جدیدترین نوشته ها
پیت ماس و کاربردهای آن
دسته بندی:
تغذیه گیاه
انواع بذر خیار و نحوهی کاشت آن
دسته بندی:
زراعت
راهنمای کامل خرید علف زن
دسته بندی:
مکانیزاسیون
انواع بذر گوجه فرنگی و نحوه کاشت آن
دسته بندی:
زراعت
ادوات کشاورزی مخصوص کاشت
دسته بندی:
مکانیزاسیون
آشنایی با نحوه کاشتن انواع بذر گل
دسته بندی:
متفرقه
بهترین نوع نایلون گلخانه
دسته بندی:
گلخانه
هر آنچه که باید در مورد بذر پیاز بدانیم
دسته بندی:
زراعت
کاملترین اطلاعات در مورد کوکوپیت
دسته بندی:
باغبانی