وتوی تصمیمات در سازمان دامپزشکی
دسته بندی: اخبار کشاورزی

واگذاری کارهای دامپزشکی به بخش خصوصی چالشها و حرف و حدیثهای زیادی را به همراه داشته است. این واگذاری از اصل و اساس صحیح است؟
نقاط قوت سازمان دامپزشکی، قانون، جایگاه بینالمللی و مقررات است. فرصتها هم هماهنگی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس، همراهی وزارت بهداشت و اپیدمی بیماریهاست. در مقابل فهرست بلندبالایی از تهدیدهای درون تشکیلات دامپزشکی و چالشهای بزرگی از بیرون تشکیلات دامپزشکی وجود دارد که دور زدن مقررات، رشوه و ارتشا، گروکشی، تهدید افراد، انسداد مجاری قانونی و لابیگری از جمله آنهاست.
در هر سازمان سه نوع تشکیلات وجود دارد. این سه نوع تشکیلات قادر هستند هر تصمیم مدیران را وتو یا پشت و رو کنند. اگر مدیر بخواهد فردی را به سمتی منصوب کنند این افراد مانع از آن میشوند و چنانچه هر اتفاقی یا پیشامدی رخ دهد، همین مدیر بیاختیار مسوول است. فرهنگ حسنی از فعالان حوزه دامپزشکی با با اعلام اینکه در سازمان دامپزشکی هم تصمیمات مدیران وتو میشود مشکلات اخیر کشور در این بخش را نشات گرفته از این موضوع دانست. مشروح گفت و گوی دامپزشک با فرهنگ حسنی را در ادامه میخوانید:
در حال حاضر دامپزشکی چه جایگاهی در ایران دارد و این جایگاه در مقایسه با سایر کشورها از چه وضعیتی برخوردار است؟
هر کشوری با هر نظام و سیستمی از اقتصاد کلان برخوردار است که باید صرف سلامت و رفاه جامعه شود و مردم از آن بهره بگیرند. اگر اقتصاد کلان را یک بیضی و سلامت و رفاه جامعه را یک بیضی دیگر در نظر بگیریم، باید این دو سطح روی هم منطبق باشند؛ یعنی تمام اقتصاد صرف سلامت، رفاه و آسایش جامعه شود اما در عمل اینطور نیست و در هیچیک از کشورها چنین انطباقی وجود ندارد.
زمانی که میگوییم سیاست اقتصادی کشور با محوریت کشاورزی، یعنی کشاورزی باید در وسط این دو سطح واقع شود و حاشیه آن بخش صنایع میشود. در چنین شرایطی زیر بخش دام و طیور و تولیدات دامی نیز دقیقا در مرکز قرار میگیرد. دام و طیور و فرآوردههای آن باید بهداشتی و سالم باشد، بنابراین بهداشت دام باید در محوریت سیاستگذاریهای بخش کشاورزی قرار بگیرد.
مقایسهای بین وضعیت مرغداری در ایران با هلند نشان میدهد که در کشور ما در هر متر مربع از یک مرغداری حدود 10 تا 12 قطعه جوجه گوشتی پرورش مییابد اما در کشور هلند این تعداد 36 قطعه در هر متر مربع است. اگر در کشور ما 10 تا 15 درصد تلفات در مرغداریها رخ دهد، اشکال چندانی ندارد اما در هلند یک درصد تلفات نیز، عدد بالایی به حساب میآید. در هلند از هر 7/1 کیلو دان، یک کیلو گوشت مرغ تولید میشود اما در کشور ما ضریب تبدیل3 تا 5/3 است و این حرف که ضریب تبدیل دان به گوشت کمتر از 2 یا 5/2 است، اصلا صحیح نیست.
مسوولان دامپزشکی معتقدند که نقاط قوت این سازمان بیش از نقاط ضعف و تهدیدها است. نظر شما در این خصوص چیست؟
نقاط قوت سازمان دامپزشکی، قانون، جایگاه بینالمللی و مقررات است. فرصتها هم هماهنگی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس، همراهی وزارت بهداشت و اپیدمی بیماریهاست. در مقابل فهرست بلندبالایی از تهدیدهای درون تشکیلات دامپزشکی و چالشهای بزرگی از بیرون تشکیلات دامپزشکی وجود دارد که دور زدن مقررات، رشوه و ارتشا، گروکشی، تهدید افراد، انسداد مجاری قانونی و لابیگری از جمله آنهاست.
در هر سازمان سه نوع تشکیلات وجود دارد. این سه نوع تشکیلات قادر هستند هر تصمیم مدیران را وتو یا پشت و رو کنند. اگر مدیر بخواهد فردی را به سمتی منصوب کنند این افراد مانع از آن میشوند و چنانچه هر اتفاقی یا پیشامدی رخ دهد، همین مدیر بیاختیار مسوول است.
مسوولان سازمان دامپزشکی در اغلب موارد معتقدند که امور مربوط به پیشگیری و درمان با موفقیت کامل انجام میشود. این ادعا تا چه اندازه صحیح است؟
باید دید در این رابطه چه ضابطهای وجود دارد. اگر ضابطه این باشد که براساس گزارشی، واکسیناسیون یک میلیون راس دام را بپذیریم، این حرف درست است اما اگر ضابطه این باشد که واقعیات موجود دیده شود، تفاوت وجود دارد.
واگذاری کارهای دامپزشکی به بخش خصوصی چالشها و حرف و حدیثهای زیادی را به همراه داشته است. این واگذاری از اصل و اساس صحیح است؟
برای روشن شدن ابعاد این موضوع بهتر است مثالی بزنیم. در دنیا هیچ کشوری ارتش رسمی خود را منحل و یا واگذار به بخش خصوصی نمیکند زیرا باید در مواقع حساس و ضروری این ارتش واکنش لازم را از خود نشان دهد. نقش دامپزشکی نیز همانند یک ارتش است که باید سر بزنگاه عکسالعمل مناسبی در مواقع ضروری داشته باشد. زمانی که امور مربوط به دامپزشکی به بخش خصوصی محول شود، پایگاه کسب اطلاعات برای واکنش در برابر عوامل بیماریزا و... چه خواهد بود؟ اگر کسی یا کسانی این حرف من را قبول ندارد باید بپرسم که چرا تب برفکی وارد کشورمان شد؟
البته کارهای دامپزشکی باید به بخش خصوصی واگذار شود اما بخش خصوصی باید پاسخگو و مسوول باشد و در عین حال با این واگذاری نیازهای آن تامین شود. البته برخی کارها قابل واگذاری نیست که معدومسازی دام و طیور و پرداخت غرامت از جمله آنهاست زیرا باید اجبار اداری در آن وجود داشته باشد.
البته پس از شیوع تب برفکی، مسوولان علت را به قاچاق دام از مرزهای شرقی ربط دادند.
قاچاقچی اصل پدیده نیست. باید دید چه زمینهای وجود دارد که معضل قاچاقچی به وجود میآید. به طور حتم در سردسته قاچاقچیان فرد یا افرادی وجود دارند که به راحتی مقررات را دور میزنند و از رشوه و ارتشا، گروکشی، تهدید افراد، انسداد مجاری قانونی و لابیگری استفاده میکنند.
در بین 196 کشور دنیا، دامپزشکی ایران در چه رتبهای قرار میگیرد؟
بستگی دارد که وضعیت دامپزشکی ایران را با کدام کشور یا کشورها مقایسه کنید؟ امروزه دامپزشکی کشور ما در بین 196 کشور دنیا در ردیف 40 تا 50 جهانی قرار میگیرد. این در حالی است که تا چند سال پیش دامپزشکی ایران در بین 20 کشور اول دنیا قرار میگرفت.
عملکرد موسسه تحقیقات واکسن و سرمسازی رازی برای مدتی زیر ذرهبین نمایندگان مجلس قرار گرفت اما پس از دوره کوتاهی به فراموشی سپرده نشد. دلیل افول این موسسه را چه میدانید؟
متاسفانه یکی از مسائلی که باعث افول و تنزل موسسه تحقیقات واکسن و سرمسازی رازی شده، خروج تدریجی نیروهای کارآمد، محقق و با تجربه از این موسسه در سالهای اخیر است. به عنوان مثال فصل واکسیناسیون بروسلوز در شش ماهه اول سال است که گوسفندان آبستن نیستند و در شش ماهه دوم سال دیگر فرصتی برای واکسیناسیون وجود ندارد. این در حالی است که موسسه رازی در شش ماهه اول امسال نتوانست واکسن بروسلوز را تولید و عرضه کند و حال مسوولان این موسسه میگویند که از آبانماه، سه برابر تعهدات، واکسن بروسلوز تولید و عرضه خواهند کرد. نکته قابل توجه اینجاست که این واکسن دو تا سه هفته بیشتر ماندگاری ندارد و در شش ماهه دوم سال هم قابل استفاده نیست. به طور کلی ماندگاری واکسنها و یونیفورمیتی آنها از نظر میزان پارتیکل، مشکل دارد. توجیه مسوولان این موسسه برای مشکل یونیفورمیتی این است که دستگاه مخصوص همزنی واکسن ندارند و حتی آن را به شکل دستی پر میکنند.
چرا زمانی که یک بیماری دامی وارد کشورمان میشود، توان لازم برای مقابله با آن وجود ندارد و بیماری ماندگار میشود؟
زمانی که یک بیماری وارد کشورمان میشود، اگر برنامه منسجم و حساب شدهای وجود داشته باشد، بیماری در کانون کشف و از بین میرود اما اگر یک بیماری ماندگار شود به ضعف مدیریت، نبود برنامه و عدم وجود ابزار مقابله بر میگردد. در کشور ما اگر توان مقابله با یک بیماری وجود ندارد، به این دلیل است که با مطالعه پیش نمیرویم و دستگاههای تامینکننده اعتبار، نیروهای انسانی متخصص و قوانین لازم را در اختیار نداریم.
چرا اغلب دانشجویان دامپزشکی پس از فارغالتحصیلی تمایلی به فعالیت در این شغل ندارند؟
تعداد زیادی از دانشجویان دامپزشکی با علاقه و کشش لازم این رشته را انتخاب نکردهاند و بر حسب تصادف و اتفاق وارد رشته دامپزشکی شدهاند و به همین دلیل این تعداد از دانشجویان فقط میخواهند نمره بگیرند تا در زمان استخدام از حقوق مکفی برخوردار شوند.
مساله دیگر به تفاوتهای نسل جدید با نسل قبلی برمیگردد. من و بسیاری از دامپزشکان پس از فارغالتحصیلی برای انجام خدمت راهی مناطق دور افتاده و محرومی مانند سیستان و بلوچستان و چهارمحال بختیاری میشدیم و این در حالی بود که وضعیت این استانها در 40 سال قبل قابل مقایسه با وضعیت فعلی آنها نبود. اما متاسفانه در نسل جدید کمتر چنین روحیهای وجود دارد و اغلب فارغالتحصیلان دامپزشکی حاضر نیستند به مناطق دور افتاده و محروم بروند.
خبرگزاری دامپزشک – 92/9/30
نقاط قوت سازمان دامپزشکی، قانون، جایگاه بینالمللی و مقررات است. فرصتها هم هماهنگی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس، همراهی وزارت بهداشت و اپیدمی بیماریهاست. در مقابل فهرست بلندبالایی از تهدیدهای درون تشکیلات دامپزشکی و چالشهای بزرگی از بیرون تشکیلات دامپزشکی وجود دارد که دور زدن مقررات، رشوه و ارتشا، گروکشی، تهدید افراد، انسداد مجاری قانونی و لابیگری از جمله آنهاست.
در هر سازمان سه نوع تشکیلات وجود دارد. این سه نوع تشکیلات قادر هستند هر تصمیم مدیران را وتو یا پشت و رو کنند. اگر مدیر بخواهد فردی را به سمتی منصوب کنند این افراد مانع از آن میشوند و چنانچه هر اتفاقی یا پیشامدی رخ دهد، همین مدیر بیاختیار مسوول است. فرهنگ حسنی از فعالان حوزه دامپزشکی با با اعلام اینکه در سازمان دامپزشکی هم تصمیمات مدیران وتو میشود مشکلات اخیر کشور در این بخش را نشات گرفته از این موضوع دانست. مشروح گفت و گوی دامپزشک با فرهنگ حسنی را در ادامه میخوانید:
در حال حاضر دامپزشکی چه جایگاهی در ایران دارد و این جایگاه در مقایسه با سایر کشورها از چه وضعیتی برخوردار است؟
هر کشوری با هر نظام و سیستمی از اقتصاد کلان برخوردار است که باید صرف سلامت و رفاه جامعه شود و مردم از آن بهره بگیرند. اگر اقتصاد کلان را یک بیضی و سلامت و رفاه جامعه را یک بیضی دیگر در نظر بگیریم، باید این دو سطح روی هم منطبق باشند؛ یعنی تمام اقتصاد صرف سلامت، رفاه و آسایش جامعه شود اما در عمل اینطور نیست و در هیچیک از کشورها چنین انطباقی وجود ندارد.
زمانی که میگوییم سیاست اقتصادی کشور با محوریت کشاورزی، یعنی کشاورزی باید در وسط این دو سطح واقع شود و حاشیه آن بخش صنایع میشود. در چنین شرایطی زیر بخش دام و طیور و تولیدات دامی نیز دقیقا در مرکز قرار میگیرد. دام و طیور و فرآوردههای آن باید بهداشتی و سالم باشد، بنابراین بهداشت دام باید در محوریت سیاستگذاریهای بخش کشاورزی قرار بگیرد.
مقایسهای بین وضعیت مرغداری در ایران با هلند نشان میدهد که در کشور ما در هر متر مربع از یک مرغداری حدود 10 تا 12 قطعه جوجه گوشتی پرورش مییابد اما در کشور هلند این تعداد 36 قطعه در هر متر مربع است. اگر در کشور ما 10 تا 15 درصد تلفات در مرغداریها رخ دهد، اشکال چندانی ندارد اما در هلند یک درصد تلفات نیز، عدد بالایی به حساب میآید. در هلند از هر 7/1 کیلو دان، یک کیلو گوشت مرغ تولید میشود اما در کشور ما ضریب تبدیل3 تا 5/3 است و این حرف که ضریب تبدیل دان به گوشت کمتر از 2 یا 5/2 است، اصلا صحیح نیست.
مسوولان دامپزشکی معتقدند که نقاط قوت این سازمان بیش از نقاط ضعف و تهدیدها است. نظر شما در این خصوص چیست؟
نقاط قوت سازمان دامپزشکی، قانون، جایگاه بینالمللی و مقررات است. فرصتها هم هماهنگی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس، همراهی وزارت بهداشت و اپیدمی بیماریهاست. در مقابل فهرست بلندبالایی از تهدیدهای درون تشکیلات دامپزشکی و چالشهای بزرگی از بیرون تشکیلات دامپزشکی وجود دارد که دور زدن مقررات، رشوه و ارتشا، گروکشی، تهدید افراد، انسداد مجاری قانونی و لابیگری از جمله آنهاست.
در هر سازمان سه نوع تشکیلات وجود دارد. این سه نوع تشکیلات قادر هستند هر تصمیم مدیران را وتو یا پشت و رو کنند. اگر مدیر بخواهد فردی را به سمتی منصوب کنند این افراد مانع از آن میشوند و چنانچه هر اتفاقی یا پیشامدی رخ دهد، همین مدیر بیاختیار مسوول است.
مسوولان سازمان دامپزشکی در اغلب موارد معتقدند که امور مربوط به پیشگیری و درمان با موفقیت کامل انجام میشود. این ادعا تا چه اندازه صحیح است؟
باید دید در این رابطه چه ضابطهای وجود دارد. اگر ضابطه این باشد که براساس گزارشی، واکسیناسیون یک میلیون راس دام را بپذیریم، این حرف درست است اما اگر ضابطه این باشد که واقعیات موجود دیده شود، تفاوت وجود دارد.
واگذاری کارهای دامپزشکی به بخش خصوصی چالشها و حرف و حدیثهای زیادی را به همراه داشته است. این واگذاری از اصل و اساس صحیح است؟
برای روشن شدن ابعاد این موضوع بهتر است مثالی بزنیم. در دنیا هیچ کشوری ارتش رسمی خود را منحل و یا واگذار به بخش خصوصی نمیکند زیرا باید در مواقع حساس و ضروری این ارتش واکنش لازم را از خود نشان دهد. نقش دامپزشکی نیز همانند یک ارتش است که باید سر بزنگاه عکسالعمل مناسبی در مواقع ضروری داشته باشد. زمانی که امور مربوط به دامپزشکی به بخش خصوصی محول شود، پایگاه کسب اطلاعات برای واکنش در برابر عوامل بیماریزا و... چه خواهد بود؟ اگر کسی یا کسانی این حرف من را قبول ندارد باید بپرسم که چرا تب برفکی وارد کشورمان شد؟
البته کارهای دامپزشکی باید به بخش خصوصی واگذار شود اما بخش خصوصی باید پاسخگو و مسوول باشد و در عین حال با این واگذاری نیازهای آن تامین شود. البته برخی کارها قابل واگذاری نیست که معدومسازی دام و طیور و پرداخت غرامت از جمله آنهاست زیرا باید اجبار اداری در آن وجود داشته باشد.
البته پس از شیوع تب برفکی، مسوولان علت را به قاچاق دام از مرزهای شرقی ربط دادند.
قاچاقچی اصل پدیده نیست. باید دید چه زمینهای وجود دارد که معضل قاچاقچی به وجود میآید. به طور حتم در سردسته قاچاقچیان فرد یا افرادی وجود دارند که به راحتی مقررات را دور میزنند و از رشوه و ارتشا، گروکشی، تهدید افراد، انسداد مجاری قانونی و لابیگری استفاده میکنند.
در بین 196 کشور دنیا، دامپزشکی ایران در چه رتبهای قرار میگیرد؟
بستگی دارد که وضعیت دامپزشکی ایران را با کدام کشور یا کشورها مقایسه کنید؟ امروزه دامپزشکی کشور ما در بین 196 کشور دنیا در ردیف 40 تا 50 جهانی قرار میگیرد. این در حالی است که تا چند سال پیش دامپزشکی ایران در بین 20 کشور اول دنیا قرار میگرفت.
عملکرد موسسه تحقیقات واکسن و سرمسازی رازی برای مدتی زیر ذرهبین نمایندگان مجلس قرار گرفت اما پس از دوره کوتاهی به فراموشی سپرده نشد. دلیل افول این موسسه را چه میدانید؟
متاسفانه یکی از مسائلی که باعث افول و تنزل موسسه تحقیقات واکسن و سرمسازی رازی شده، خروج تدریجی نیروهای کارآمد، محقق و با تجربه از این موسسه در سالهای اخیر است. به عنوان مثال فصل واکسیناسیون بروسلوز در شش ماهه اول سال است که گوسفندان آبستن نیستند و در شش ماهه دوم سال دیگر فرصتی برای واکسیناسیون وجود ندارد. این در حالی است که موسسه رازی در شش ماهه اول امسال نتوانست واکسن بروسلوز را تولید و عرضه کند و حال مسوولان این موسسه میگویند که از آبانماه، سه برابر تعهدات، واکسن بروسلوز تولید و عرضه خواهند کرد. نکته قابل توجه اینجاست که این واکسن دو تا سه هفته بیشتر ماندگاری ندارد و در شش ماهه دوم سال هم قابل استفاده نیست. به طور کلی ماندگاری واکسنها و یونیفورمیتی آنها از نظر میزان پارتیکل، مشکل دارد. توجیه مسوولان این موسسه برای مشکل یونیفورمیتی این است که دستگاه مخصوص همزنی واکسن ندارند و حتی آن را به شکل دستی پر میکنند.
چرا زمانی که یک بیماری دامی وارد کشورمان میشود، توان لازم برای مقابله با آن وجود ندارد و بیماری ماندگار میشود؟
زمانی که یک بیماری وارد کشورمان میشود، اگر برنامه منسجم و حساب شدهای وجود داشته باشد، بیماری در کانون کشف و از بین میرود اما اگر یک بیماری ماندگار شود به ضعف مدیریت، نبود برنامه و عدم وجود ابزار مقابله بر میگردد. در کشور ما اگر توان مقابله با یک بیماری وجود ندارد، به این دلیل است که با مطالعه پیش نمیرویم و دستگاههای تامینکننده اعتبار، نیروهای انسانی متخصص و قوانین لازم را در اختیار نداریم.
چرا اغلب دانشجویان دامپزشکی پس از فارغالتحصیلی تمایلی به فعالیت در این شغل ندارند؟
تعداد زیادی از دانشجویان دامپزشکی با علاقه و کشش لازم این رشته را انتخاب نکردهاند و بر حسب تصادف و اتفاق وارد رشته دامپزشکی شدهاند و به همین دلیل این تعداد از دانشجویان فقط میخواهند نمره بگیرند تا در زمان استخدام از حقوق مکفی برخوردار شوند.
مساله دیگر به تفاوتهای نسل جدید با نسل قبلی برمیگردد. من و بسیاری از دامپزشکان پس از فارغالتحصیلی برای انجام خدمت راهی مناطق دور افتاده و محرومی مانند سیستان و بلوچستان و چهارمحال بختیاری میشدیم و این در حالی بود که وضعیت این استانها در 40 سال قبل قابل مقایسه با وضعیت فعلی آنها نبود. اما متاسفانه در نسل جدید کمتر چنین روحیهای وجود دارد و اغلب فارغالتحصیلان دامپزشکی حاضر نیستند به مناطق دور افتاده و محروم بروند.
خبرگزاری دامپزشک – 92/9/30
محصولات مرتبط
جدیدترین نوشته ها